حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
وای بر ما اگر معلوم شود که در فلان مقدمهی کار با دشمنان شریک بودهایم و باعث شدهایم دشمن بر ملت مسلمان مسلط شود! پناه بر خدای کریم! یا ستار!
در محضر بهجت، ج٣، ص٢٢١
...
سؤال: راه خداشناسی چیست ؟ اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید.
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
راه خداشناسی، خودشناسی است. میدانیم خود، خود را نساختهایم (خلق نکردهایم) و دیگری اگر مثل ما است خود را و ما را نساخته و نمیتواند بسازد پس قادر مطلق ما را آفریده و او خداست؛ راه قربش شکر منعم به طاعت اوست و مشقّ...
سؤال: «من عرف نفسه فقد عرف ربه» یعنی چه؟
حضرت آیتالله بهجت قدسسره: یعنی بداند که نفس، حیات و رزق و غنا و فقر و صحت و سقمش از خودش نیست، و از جای دیگر آب میخورد. همین موجب عرفان رب است.
...
حضرت آیت الله بهجت قدس سره:
[اینجا] دار امتحان است، شما در فکر این باشید که خودتان را اصلاح بکنید، مابین خودتان و خدایتان عایق و مانعی، پیدا نشود.
بهسوی محبوب، ص١٠٣
...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
شیطان با شش هزار سال عبادت عاقبتش آنطور شد، آیا ما میتوانیم به خود مغرور شویم؟! به خدا پناه میبریم!
در محضر بهجت، ج۱، ص۱۹۶
...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
ملتفت باشید! حیاتِ فرنگیها با جاسوس است؛ تا به حال بر سر ما، هر چیزی آوردهاند، از جاسوسها آوردهاند.
ملتفت باشید! اطراف خودتان را نگاه کنید، گاهی میشود به چند واسطه، به جاسوس میرسند.
اینها یک فِطانَتی است، که خدا باید این زرنگی را بدهد که آدم گول دروغگوها را نخورد؛ ...
سؤال: راه خداشناسی چیست؟ اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید.
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
راه خداشناسی، خودشناسی است. میدانیم خود، خود را نساختهایم (خلق نکردهایم) و دیگری، اگر مثل ما است خود را و ما را نساخته و نمیتواند بسازد.
پس قادر مطلق، ما را آفریده و او خداست.
راه قربش، شکر منعم، به طاعت اوست...
حضرت آیت الله بهجت قدس سره:
با داشتن قرآن و عترت و علمای معاصر باز این قدر به آمریکا و شوروی گدایی میکنیم، تا تفضّلاً چیزی به ما بدهند. حاضریم صبح تا شام سر راه آنها بنشینیم تا پنج قِران(ریال) [ کنایه از پول ناچیز ] به ما بدهند.
صورت ظاهر ریالها را میبینیم، ولی باطن آن را که استعباد و نوکری است...
بهخاطر زیادی درسوبحث خسته شده بودیم. با دوستانمان رفتیم حرم حضرت امیر علیهالسلام و در آنجا نشستیم به گفتوگو. دیدم آقا وارد حرم شد. کمی دورتر از ما ایستاد و با انگشت به من اشاره کرد.
فهمیدم کار خصوصی دارد. از دوستانم فاصله گرفتم و رفتم سمتشان. آقا آهسته در گوشم گفت:
«مٰا لِلَّعْبِ خُلِقْنٰا؛ بر...
توی همه این سالها یکیدو بار بیشتر نگفت «من»؛
یک بارش وقتی بود که امام خمینی قدسسره از دنیا رفته بود؛ رهبر معظم انقلاب آمد و از سنگینی بار امانتی که دستش دادهاند، حرف زد.
آیتالله بهجت بعد از چند لحظه سکوت، سر بلند کرد و گفت: «الحمدلله شما به مبانی مستحضرید. اگر به آنچه میرسید، طبق موازین عمل کن...