حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
همه می دانند که « رساله عملیه» را باید بگیرند و بخوانند و بفهمند، و تطبیق عمل بر آن نمایند، و حلال و حرام را با آن تشخیص بدهند.
...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
انسان در دنیا[نهایتا] به ده درصد خواستههای خود میرسد. کمتر کسی پیدا میشود که زندگی بر وفق مراد او باشد. هرگونه عیش و نوش دنیا با هزار تلخی و نیش همراه است. اگر کسی دنیا را اینگونه پذیرفت و شناخت، در برابر ناگواریها و بدیهای همسر و همسایه و… کمتر ناراحت میشود؛ زیرا ...
«یکی از وظایف شیعه امامیه، بلکه از وظایف امت محمدی صلیاللهعلیهوآله این است که در این اوقات، احساس وحشت و تنهایی نموده و در امثال این مواقع، بر روزگار دولت حضرت مهدی علیهالسلام که از دستشان رفته است، غصه بخورند؛ امامی که اگر ظهور میکرد، به واسطه او، به نیکبختیها دست مییافتند... زیرا مصیبت ع...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
ما امام زمان عجل الله له الفرج را دوست می داریم، چون امیر نحل است؛ امور ما مطلقاً به وسیله او به ما می رسد؛ و او را پیغمبر صلوات الله علیه برای ما امیر قرار داده؛ و پیغمبر را دوست داریم، چون خدا او را واسطه بین ما و خود قرار داده؛ و خدا را دوست داریم، برای اینکه منبع همه ...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
مهمتر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی علیهالسلام، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او میباشد.
در محضر بهجت، ج۲، ص۱۰۱
...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
چقدر حضرت (امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف) مهربان است به کسانی که اسمش را میبرند و صدایش میزنند و از او استغاثه میکنند؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربانتر است!
در محضر بهجت، ج۲، ص۳۶۶
...
امام رضا علیهالسلام فرمود:
نیکو کن گمان خود را به خدا، همانا خداوند میگوید: من نزد گمان بنده مؤمنم هستم، اگر گمانش به من خوب باشد من هم برایش خوبم و اگر بد باشد من هم برایش بدم.
وسائلالشیعه، ج۱۵، ص۲۲۹
...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
توبه باعث میشود که این همه بلاهایی که بر سر شیعه آمده است، که واقعاً بیسابقه است، و بلاهای دیگری که تا قبل از ظهور آن حضرت میآید، از سر شیعه رفع گردد.
درمحضربهجت، ج2، ص109
...
سؤال: اگر کسی احساس کند که در نماز فرادا دارای حضور قلب بیشتری است و در نماز جماعت به عللی کسل میشود، کدام را انتخاب کند؟
پاسخ حضرت آیتالله بهجت قدسسره:: نماز جماعت را انتخاب کند.
...
دوست داشتم بدانم وقتی تنهاست چه میکند؟ خواستم هر طور شده از خلوتش تصویر بگیرم. دوربین بسیار کوچکی را در آخرین قفسۀ کتابخانه، لای کتابها جا دادم و منتظر ماندم...
مثل همیشه سر وقت آمد. هنوز ننشسته بود، نگاهی به بالای قفسهها انداخت و پرسید: «آن بالا چیست؟»
دستوپایم را گم کردم. سریع دوربین را برداشت...