صفحه اصلی

در حال بارگیری...

5363. رجوع

۵۴٨۶. زنى پس از طلاق خلع، ادّعاى عدم دخول مى‌کند. حکم عدّه وى چيست؟تا چه زمان نمى‌توان وى را عقد نمود؟

ج. احتياط مستحب است ديگران صبر کنند تا عدّه‌اش تمام شود و اگر ادّعاى بکارت کند و شخص عاقد احتمال التقاى ختانين را مى‌دهد، باز هم احتياطا انتظار انقضاى عده بکشد و اگر عاقد قطع به آن دارد، نمى‌تواند در عقد وکيل شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8148 | پیوند ثابت
۵۴٧۵. در صورت اختلاف زوجين بعد از طلاق در اين که رجوع صورت گرفته است يا خير، قول کدام يک معتبر و مقدّم است؟        

ج. اگر بعد از انقضاى عدّه باشد و زوج ادّعاى رجوع کند و زن منکر باشد، قول زن مقدّم است، با قسم در عدم رجوع فعلى و حلف بر نفى علم در رجوع قولى.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8137 | پیوند ثابت
۵۴٧۶. مردى پس از طلاق، ادّعاى مواقعه از دبر مى‌کند، ولى زن منکر است. آيا اقرار مرد نافذ است؟  

ج. اقرار مرد در جهت مهر نافذ است که بايد تمام مهر را بدهد (البته زن نمى‌تواند زايد بر نصف را بگيرد) و در انتفاى عدّه، قول زن مقدّم است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8138 | پیوند ثابت
۵۴٧٧. در صورت اختلاف زوجين در اين که رجوع در زمان عدّه صورت گرفته و يا بعد از آن، قول کدام يک معتبر است؟  

ج. قول زوج که مدّعى صحّت رجوع است، مقدّم است اگر اختلاف در زمان رجوع باشد نه زمان انقضاى عدّه.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8139 | پیوند ثابت
۵۴٧٨. اينجانب با همسرم متارکه کردم. بعد از خارج شدن از محضر طلاق، حدود نيم ساعت درباره‌ى مسايل گوناگون صحبت کرديم، آيا اين حالت و گفتگو مصداق رجوع است؟  

ج. اگر در اين صحبت‌ها سخنى گفته شده که معنايش اين بوده که او را دوباره زن خود قرار داده يا کارى کرده که چنين معنايى داشته، مصداق رجوع محسوب مى‌شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8140 | پیوند ثابت
۵۴٧٩. زنى با بذل مهر، طلاق مى‌گيرد و قبل از تمام شدن عدّه، از بذل رجوع مى‌کند. مرد با علم به اين‌که حقّ رجوع دارد، رجوع نکرده تا عدّه منقضى مى‌شود. آيا زن حقّ مهر دارد؟  

ج. زن مستحقّ مهر است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8141 | پیوند ثابت
۵۴٨٠. آيا رجوع به صرف کتابت تحقّق پيدا مى‌کند؟  

ج. با قرينه تحقّق پيدا مى‌کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8142 | پیوند ثابت
۵۴٨١. آيا نگاه شهوى به زوجه در طلاق رجعى، رجوع محسوب مى‌شود؟  

ج. اگر دلالت بر التزام به آثار نکاح سابق داشته باشد، با توجّه به وقوع طلاق، رجوع محسوب مى‌شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8143 | پیوند ثابت
۵۴٨٢. آيا در رجوع، قصد رجوع معتبر است يا قصد حلّ فعل و تقبيل و لمس و وطى  کافى است؟  

ج. قصد اين افعال، ملازم با قصد رجوع است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8144 | پیوند ثابت
۵۴٨٣. زوجٌ و زوجةٌ مطلّقه خرجا مع بعضهما و أکلا من يد بعضهما و جَلَسا بجوار بعضهما و لَمَسا بعضهما على أساس أنّهما زوجان و لکن بدون قصد الرجوع و ذلک فى فترة العدّة الرجعيّة و تراضيا على الرجوع و لکنّهما اختلفا فى بعض الاُمور المتعلّقة بحياتهما الزوجيّة و ظلّ الحال کذلک حتّى انتهت العدّة فهل يعتبر هذا رجوعا أم لا؟

ج. اذا تراضيا بالرجوع لکن اختلفا فى بعض الاُمور فإذا تحقّق بعضها فى العدّة الرجعيّة، کان رجوعا و إلاّ فلا.[1]

[1]. زن و شوهرى که از همديگر طلاق گرفته بوده‏اند با همديگر از منزل خارج مى‏شوندو از دست يکديگر غذا مى‏خورند و در کنار هم نشسته و همديگر را بر اساس اين که با هم همسر هستند لمس مى‏کنند؛ اما هنگام اين اعمال قصد رجوع نداشته‏اند و اين عمل در مدت عده رجعيّه صورت گرفته و با همديگر به رجوع رضايت مى‏دهند؛ لکن در برخى از امور زندگى مشترک اختلاف نظر داشته‏اند، اين روند تا پايان زمان عده ادامه داشته است، آيا همين مقدار رجوع محسوب مى‏شود يا خير؟

ج. اگر آن دو به رجوع راضى بوده‏اند اما در برخى امور با همديگر اختلاف داشته‏اند، چنان‏چه برخى از آن امور در عده رجعيّه تحقق يابد، رجوع محسوب مى‏شود، و در غير اين صورت رجوع محسوب نمى‏گردد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8145 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها