صفحه اصلی

در حال بارگیری...

استفتائات احکام قضاوت

۶١٣٧. آيا مى‌توان افرادى که مهدورالدم هستند، بدون مراجعه به دادگاه آن‌ها را به قتل رساند؟  

ج. خير، نمى‌توان مگر در مواردى که استثنا شده است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7076 | پیوند ثابت
۶١٠۶. آيا کشتن افراد به صورت ترور جايز است؟  

ج. خير.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7045 | پیوند ثابت
۶١٢٢. لطفا کيفيت ضربات شلاق را در حدود و تعزيرات بيان فرماييد.  

ج. به صفحات ١٩٨ و ١٩٩ و ٢٠٠ از جلد ۵ جامع المسائل رجوع شود و تعزير هم به صلاح ديد و نظر قاضى است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7061 | پیوند ثابت
۶١٣٨. حکم اعدام افراد تحت شمول سابّ النبى و مرتد را چه کسى مى‌تواند اجرا کند؟  

ج. قاضىِ شرعى مى‌تواند اجرا نمايد، البته در سبّ (دشنام) به نبىّ ـ صلّى‌اللّه‌عليه وآله‌وسلّم ـ و ائمه ـ عليهم‌السّلام ـ براى شنونده هم تکليفا جايز است، فى الجمله.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7077 | پیوند ثابت
۶١٠٧. فردى اقرار به نسب ابهام و اجمالِ داشته، کرده و شخص اقرارکننده وفات کرده‌است و ميان ورثه در تعيين و رفع ابهام اختلاف وجود دارد يا تعيين نمى‌کنند، بفرماييد ورثه چه وظيفه‌اى دارند؟  

ج. احتياط در اين است که ورثه در نصف حق مقرّله با او مصالحه کنند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7046 | پیوند ثابت
۶١٢٣. حکم سرقت‌هاى الکترونيکى اعم از اطلاعات، پول و... توسط اينترنت، کامپيوتر يا موبايل و تلفن چيست؟  

ج. مورد اجراى حدّ نيست، مگر صدق احراز قطعى باشد، نه مستند به احتيال سارق بدون صدق احراز شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7062 | پیوند ثابت
۶١٣٩. در ذهن بسيارى از جوان‌ها، شبهاتى اعتقادى راجع به توحيد، معاد و نبوت و امامت وجود دارد که اين شبهات در رفتار و گفتار آنان تأثير گذاشته و گاه الفاظى که بوى شرک و کفر و بى‌دينى مى‌دهد، از آنان صادر مى‌شود و يا حتى نماز و روزه را ترک مى‌کنند، در صورتى که اگر مشکل اعتقادى يا عاطفى آنان حل شده و شبهات آن‌ها از طريق درست پاسخ گفته شود، افراد معتقدى مى‌شوند، آيا مى‌توان چنين افرادى را کافر و مرتد دانست؟ و اگر اين حالت در آنان ادامه پيدا کند چه طور؟  

ج. تا به حدّ انکار جزمى يا غير جزمى نرسد، حکم مرتد را ندارند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7078 | پیوند ثابت
۶١٠٨. مقرّى به امر مبهمى اقرار کرده و در حالى که قدرت بر تفسير دارد، از تفسير امتناع مى‌کند. تکليف چيست؟  

ج. حاکم او را بر تفسير الزام مى‌کند، هر چند به حبس او باشد. و در موارد حلف اگر نکول از حلف کند، ردّ قسم به طرف مقابل مى‌شود، ولى اگر عذر از تفسير دارد، مانند اين‌که خوف از ضرر دارد، حاکم در مورد او تصميم مى‌گيرد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7047 | پیوند ثابت
۶١٢۴. حکم کسى که به صورت زن يا مرد ديگر اسيد پاشيده است چيست؟  

ج. به هر مقدارى که جراحت وارد کرده و جنايت کرده ضامن است و جاى قصاص هم هست، اگر تعزير نباشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7063 | پیوند ثابت
۶١۴٠. يکى از درجه‌داران نيروى انتظامى در پاسگاهى در اطاق افسر نگهبان، پس از مصدوم شدن با گلوله، فوت مى‌کند. افسر نگهبان که متّهم پرونده است، مدّعى شده که نزديک مقتول رفتم و خواستم توپى کلت را جابه‌جا کنم که در اين لحظه مقتول به سوى من برگشت و دستش به اسلحه خورد و اسلحه شلّيک شد و اين واقعه به وجود  آمد. مسلّمات پرونده به شرح زير است: ١) پزشک قانونى در بازسازى صحنه که با حضور متّهم انجام شده، با توجه به نقطه ورود گلوله: زير بغل در زير لبه تحتانى دنده چهارم سمت چپ قفسه سينه و مسير گلوله که ريه‌ها و قلب را پاره کرده و نقطه‌اى که گلوله در آن به دست آمده: زير لبه تحتانى دنده پنجم سمت راست قفسه سينه، اعلام کرده‌است که قول متّهم مطابق با واقع نمى‌باشد و قابل پذيرش نيست. ٢) مأمورين کشف جرايم نيز که در صحنه بازسازى حضور داشته‌اند، قول متّهم را تأييد نکرده‌اند. ٣) متخصّص اسلحه‌شناسى اعلام کرده شلّيک، از فاصله‌اى کمتر از نيم متر انجام شده است. ۴) کسى غير از قاتل و مقتول در صحنه حضور نداشته است که از مشاهدات او استفاده کنيم. اولياى‌دم، مدّعى قتل عمدى هستند ولى متهم حتى حاضر به قبول شليک به طرف مقتول نگرديده است. آيا در اين مورد خاص، بايد قاعده حقّ استحلاف اولياى دم و سوگند متّهم را براى احراز نوع قتل جارى سازيم يا با توجه به مسلّمات پرونده، مورد را از موارد لوث تلقّى نماييم و از اولياى‌دم به خواهيم ۵٠ نفر را براى اداى سوگند جهت اثبات قتل عمدى به دادگاه معرفى کنند؟  

ج. اگر علم براى حاکم حاصل نشود و شروط قسامه حاصل باشد که از جمله آن مظنّه‌ى قتل است، جاى قسامه مى‌باشد، واللّه‌ العالم.

کتاب: استفتائات | شناسه: 7079 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها