صفحه اصلی

در حال بارگیری...
بیانات

اهل تسنن و امام صادق علیه‌السلام

اهل تسنن در فقه ملتزم هستند که فتوای امام صادق علیه‌السلام را نادیده بگیرند، بلکه تا بتوانند مخالفت می‌کنند! لذا وقتی مالک از حضرت صادق علیه‌السلام روایت نقل می‌کند، تحمل آن برای آنها سنگین و دشوار است، لذا می‌گویند: اگر چه روایت کرده، اما احتجاج به روایت او نکرده است، یا در جای دیگر می‌گویند: روایت نکرده مگر بعد از غلبه بنی‌هاشم! نَوَوِیّ در شرح صحیح بخاری جان می‌دهد تا روایت را با عمل خودشان موافق کند! ذهبی با اینکه دأبش بر عدم ذکر ائمه مذاهب اربعه است، بعد از ذکر امام صادق علیه‌السلام می‌گوید: «بَلْ إِنهُ مِن الأبْرارِ، إِنهُ مِنَ الصادِقِین!؛ بلکه او از ابرار و راستگویان است!».

این کلام او نادر است! چون عقیلی، ائمه مذاهب را در چهار نفر منحصر کرده و راجع به امام صادق علیه‌السلام گفته است: «إِنهُ فِی نَفْسِی مِنْهُ شَیءٌ!؛ در دل من چیزی [تردید، بلکه عدم اعتقاد] نسبت به او وجود دارد!».

یعنی اینکه: «إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‏ آثارِهِمْ مُقْتَدُون؛ ما پدران خود را بر یک مقصد و اعتقاد یافتیم و ما پیرو آثار آنان هستیم».١

اگر اصحاب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم خوب بودند، آن گونه که شما می‌گویید، پس «قُومُوا عَنی؛ از نزد من برخیزید و بروید»٢ برای چه بود؟! و حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آن را به چه کسی فرمود؟! همان اصحاب بودند که بعد از داد و بی‌دادی که در محضر حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم کردند، فرمود: از نزد من برخیزید و بروید! لابد می‌فرمایید: پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌خواست از آنها عذرخواهی کند که زحمت کشیدید که تشریف آوردید؟!

با همه اینها باز هم می‌گوییم: ما با شما صلح و سازش می‌کنیم و می‌گوییم: هرکدام از صحابه که با اهل‌بیت علیهم‌السلام خوب بودند، ما هم با آنها موافق و دوست هستیم و اگر با اهل‌بیت علیهم‌السلام خوب نبودند، ما هم با آنها خوب و موافق نیستیم، شما هم می‌گویید: «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى؛‏ من در برابر ادای رسالت، پاداشی به‌جز مودّت و دوستی نزدیکانم از شما نمی‌خواهم».٣

بنابراین، شما هم باید با آنها خوب و موافق نباشید، و نباید چشم بسته از اسلاف خود تبعیت کنید و بگویید: «إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‏ آثارِهِمْ مُقْتَدُون».۴

چرا مذاهب در چهار مذهب منحصر شد، چرا پنج مذهب و یا بیشتر نشد؟! چرا حدیث ثقلین را کالْعدم می‌شمارید و مکتب و مذهب عترت و اهل‌بیت علیهم‌السلام را کنار می‌گذارید؟! چه می‌شد اگر می‌گفتید: جعفر‌بن‌محمد اعلم از ائمه مذاهب اربعه است، چنان‌که حدیث ثقلین می‌گوید، و یا حداقل مثل آنهاست؟! زیرا حدیث ثقلین می‌گوید: تنها از عترت و اهل‌بیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم تقلید کنید و پیرو مکتب آنها باشید. از بزرگان خود شما هم نقل شده که گفته‌اند: «لَمْ أَرَ أَفْقَهَ مِنْ مُحَمدِ‌بن‌عَلِی؛ من کسی فقیه‌تر از محمد‌بن‌علی [امام باقر علیه‌السلام] ندیده‌ام».

ابوحنیفه نیز درباره امام صادق علیه‌السلام گفته است: «أَعْلَمُ الناسِ وَ لَمْ نَرَهُ عِنْدَ عالِمٍ؛ با اینکه ما او را نزد هیچ عالمی ندیده‌ایم از همه اعلم است!».۵

در محضر بهجت، ج۲، ص۱۲۸
  • ١. زخرف: ۲۲ و ۲۳.
  • ٢. مسند احمد، ج۱، ص۳۲۵؛ صحیح بخاری، ج۱، ص۳۷؛ ج۷، ص۹؛ ج۸، ص۱۶۱؛ بحارالانوار، ج۲۲، ص۴۷۴؛ ج۳۰، ص۵۳۱، ۵۳۶، ۵۳۸ و ۵۴۵؛ شرح نهج‌البلاغه ابن‌ابی‌الحدید، ج۱۲، ص۸۷ .
  • ٣. شوری: ۲۳.
  • ۴. زخرف: ۲۲ و ۲۳.
  • ۵. بحارالانوار، ج۲، ص۲۹۴؛ علل‌الشرائع، ج۱، ص۹۱؛ به نقل از ابوحنیفه.

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها