برای شیخ انصاری رحمهاللّه روزی، یک پول از دزفول میآمد. معلوم نیست آیا پول نانش میشد یا خیر. اتفاقاً آن نیز سه روز برایش نیامد، خدا میداند چه ابتلائاتی برایش پیش آمد. با آن همه عایله از وضع خود پشیمان هم نمیشدند.
آقازادهای از پدرش که بعدها به مقام مرجعیت رسید نقل میکرد: زمانی که در نجف اشرف مشغول تحصیل بودیم، روزی میشد که یک دانه تخممرغ آبپز نموده، نصف آن را ظهر با نان میخوردیم و نصف دیگر را میگذاشتیم برای شب. از بعضی نیز نقل شده که چهل روز نان خالی مصرف میکردند. حال، نان با ماست، و یا نان و آبگوشت به مذاق ما چگونه است؟!