صفحه اصلی

در حال بارگیری...
مناسک حج

استطاعت بذلی‏

«۱۰۴» گذشت که استطاعت بر هزینه حج به یکی از دو حالت ذیل حاصل می‌‏شود:

الف. خود شخص هزینه حج را دارا باشد؛
ب. خود او دارای هزینه حج نباشد اما شخصی هزینه حج را با شرایطی که می‌‏آید به او بذل نماید، توضیحِ قسم اول آن گذشت، اکنون به توضیح قسم دوّم آن می‌‏پردازیم.

نحوه محقق شدن حج بذلی‏

به یکی از گونه‌‏های ذیل، استطاعت بذلی حاصل می‏‌شود:

«۱۰۵» الف. هر گاه فردی یا افرادی علاوه بر مصارف و هزینه حج انسان، مخارج زندگی او را تا بازگشت که در اثر سفر نمی‌‏تواند تحصیل نماید، بر عهده گیرند و به او بگویند: «حج برو، و هزینه حج تو و مخارج خانواده تو تا بازگشت بر عهده ما باشد» با فرض اطمینان به گفته آنها، قبول نمودن بر او واجب است و حج بر او واجب می‌‏شود و این توانایی، توانایی بذلی نام دارد؛ و همچنین است اگر مالی به اندازه هزینه حج و خانواده او به او بدهند که حج نماید.

«۱۰۶» ب. اگر هزینه مذکور را به او ببخشند به شرط اینکه با آن به حج برود که در این صورت هر چند قبول واجب نیست ولی اگر قبول کرد، توانایی بذلی حاصل می‏‌شود.

تذکر:

«۱۰۷» اگر به کسی که قدرت بدنی بر حج ندارد، بذل حج شود، بنا بر احوط باید نائب بگیرد.

بخششی که موجب استطاعت بذلی نمی‌‏شود

«۱۰۸» هر بذل و بخششی موجب استطاعت بذلی نمی‏‌شود؛ اگر چه ممکن است موجب استطاعت مالی و در نتیجه موجب واجب شدن حج شود ولی با استطاعت بذلی، متفاوت است که این تفاوت‏‌ها در مسأله ۱۱۲ ذکر خواهد شد. پس اگر بخشش به صور ذیل باشد «استطاعت بذلی» حاصل نمی‌‏شود.

«۱۰۹» الف. اگر به اندازه هزینه حج به انسان ببخشند و قید نکنند که برای حج باشد، در این صورت قبول واجب نیست، ولی اگر قبول کرد، استطاعت مالی محقّق می‏‌شود و با داشتن سائر شرایط، حج واجب می‏‌شود.

«۱۱۰» ب. اگر کسی مالی داشته باشد که کمتر از هزینه حج باشد و شخصی کمبود آن را با بخشش جبران نماید، واجب است قبول کند؛ ولی رجوع به کفایت از ناحیه خود او شرط است.

«۱۱۱» تذکر: کسی که حج بر او مستقر شده و اکنون فاقد هزینه حج است؛ اگر کسی به او پول یا مالی بذل کند، قبول آن واجب است و همچنین است کسی که به سبب نذر و مانند آن، حج بر او واجب شده است.

فرق استطاعت مالی با استطاعت بذلی‏

«۱۱۲» استطاعت مالی و استطاعت بذلی هر دو، موجب واجب شدن حج می‏‌گردند، ولی فرق‌هایی نیز دارند که به شرح ذیل است:

«۱۱۳» ۱. «رجوع به کفایت» که یکی از شرایط وجوب حج است۱  در استطاعت بذلی، شرط نیست.

«۱۱۴» ۲. داشتن بدهکاری برای کسی که توانایی بذلی پیدا می‏‌کند، مانع از وجوب حج نمی‏‌شود، مگر آن‌که وقت پرداخت بدهی برسد و طلبکار هم خواهان آن باشد و شخصی که بذل حج نموده یا دیگری، حاضر به پرداخت آن نشود و خود شخص در صورتی که به حج نرود بتواند آن بدهی را پرداخت نماید که در این صورت حج واجب نمی‌‏شود.

«۱۱۵» ۳. در «استطاعت بذلی» اگر دهنده (باذل)، انسان را وکیل کند که از طرف او پولی قرض نماید و به حج برود که بعداً خود باذل آن را بپردازد با اطمینان به گفته او باید، قبول کند و حج واجب می‏‌شود.

«۱۱۶» ۴. «قربانی» در استطاعت بذلی، بر عهده باذل است.

حجّ روحانیون کاروان و خدمه و مواردی از استطاعت بذلی‏

«۱۱۷» ۱. روحانیون و خدمه کاروان و امثال آن‌ها که حجِ واجب خود را به‌جا نیاورده‌‏اند و هزینه حج آنها عنوان مزد ندارد، حجّ آنها از موارد حجّ بذلی محسوب می‌‏شود.

«۱۱۸» ۲. اگر شخصی برای دیگری مالی وصیت کند که او با آن مال حج نماید، در صورتی که آن مال به مقدار هزینه حج و مخارج عائله وی باشد، پس از موت وصیت کننده، حج بر آن شخص واجب می‌‏شود به شرط این که علی الأحوط قبول وصیت اگر از نوع تملیک بوده باشد نموده باشد.

«۱۱۹» ۳. اگر شخصی مالی را برای حج، وقف یا نذر یا وصیت نموده باشد و متولّی وقف، یا ناذر، یا وصی، آن مال را به کسی بذل نماید، حج بر او واجب شده و موضوع «حجّ بذلی» محقّق می‏‌شود.

رجوع باذل از بذل

«۱۲۰» باذل (بخشنده مال) می‌‏تواند قبل از اینکه گیرنده داخل احرام شود از بخشش خود، برگردد ولی نفقه بازگشت وی از محل اعلام رجوع که زائد بر نفقه وطن است بنا بر اظهر بر عهده باذل است؛ و بعد از مُحرم شدن وی بنا بر اظهر باذل نمی‏‌تواند از بذل خود برگردد.

 

چند مسأله‏

حجّ غیر مسلمان و غیر شیعه‏

«۱۲۱» ۱. اگر کافری که شرایط استطاعت را داراست مسلمان شود، حج بر وی واجب است؛ ولی اگر بعد از، از بین رفتن استطاعت مسلمان شود، حج بر وی واجب نیست.

«۱۲۲» ۲. حج بر شخص مرتدّ، واجب می‌شود، ولی قبل از حج اگر توبه نکند، حجّ او صحیح نخواهد بود.

«۱۲۳» ۳. شخصی که شیعه نیست، اگر حج را طبق مذهب شیعه، یا طبق مذهب خودش به نحو صحیح انجام داده باشد، اعاده حج بر او واجب نیست.

نذر حج و تعارض نذر با حج‏

«۱۲۴» ۱. اگر کسی نذر کند که حج به‌جا آورد، حج بر او واجب می‏‌شود؛ و اگر سال نذر، معین باشد و بدون عذر به حج نرود، باید علاوه بر قضا، کفّاره نذر را هم بپردازد.

«۱۲۵» ۲. کسی که نذر کرده در ایام حج مثلًا به جایی برای زیارت برود، یا در محل خودش کار خاصی را انجام دهد، و بعد از نذر، مستطیع شود و حج بر او واجب شود، باید به حج برود و به نذر عمل ننماید.

«۱۲۶» ۳. اگر کسی در زمانی که مستطیع نبوده نذر نموده که اگر موفق به حج شود، آن را به نیابت یکی از معصومین علیهم السلام یا فرزندان ایشان، انجام دهد و بعد به نحوی او را به حج بردند، نذر او منعقد و صحیح بوده و باید به نذر خودش عمل نماید و به این صورت مستطیع نمی‏‌شود.

حکم کسی که حج بر او واجب گردد و وفات کند

قضای حج از طرف میت

اگر کسی که حج بر او واجب شده و وفات نماید:

«۱۲۷» الف. اگر در سال اوّل استطاعت، وفات نماید یعنی حج بر او مستقر نشده و وظیفه او نائب گرفتن هم نبوده قضا از طرف او لازم نیست چه قبل از انجام حج وفات کند و چه حین انجام حج، چون اگر بعد از احرام و دخول حرم وفات نماید حجش صحیح است؛ و اگر قبل از آن وفات نماید، کشف می‏‌شود که از اوّل مستطیع نبوده است.

«۱۲۸» ب. اگر کسی که حج بر او مستقر شده، یعنی در سال اوّلی که مستطیع شده، کوتاهی کرده و به حج نرفته است، وفات نماید:

«۱۲۹» اگر قبل از انجام دادن حج، وفات نماید، باید از طرف او حج را قضا نمایند و همین طور است بنا بر اقرب اگر بعد از احرام و قبل از داخل شدن در حرم بمیرد.

«۱۳۰» اگر به حج برود و مُحرم شود و در حَرَم۲  داخل شود و بنا بر احتیاط در داخل حرم وفات کند، کفایت از حج او می‌‏نماید و قضا از طرف او لازم نیست و اگر از حرم خارج شود و وفات‏ کند، بنا بر احتیاط از طرف او قضا شود و همین طور اگر بعد از خارج شدن از احرام در حرم وفات نموده باشد.

«۱۳۱» ج. اگر کسی شرایط وجوب حج غیر از توانایی بدنی را دارا بوده و وظیفه‌‏اش نائب گرفتن بوده ولی نگرفته و فوت نموده، باید از طرف او حج به‌جا آورده شود.

«۱۳۲» د. اگر کسی به سبب نذر، حج بر او واجب شد و با وجود آنکه می‏‌توانست آن را به‌جا آورد، انجام نداد تا اینکه وفات می‌نماید، از طرف او قضا می‏‌نمایند.

 

  • ۱. توضیح رجوع به کفایت در مسئله ۵۰ گذشت.
  • ۲. مراد از حرم محدوده نسبتا وسیعی است که اطراف مکه مکرمه را احاطه نموده است.

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها