تابهحال کسی هست که بگوید من تابهحال زیر وعظ هیچ واعظی نرفتهام [و ننشستهام]؟ از هیچ ناصحی چیزی نشنیدهام؟ دروغ میگوید؛ دروغ است این مطلب. خوب [حالا که] شنیدی، عمل کردی یا نکردی؟ اگر عمل کرده بودی، حالا روشن بودی؛ چرا؟ به جهت اینکه خودشان با همان عمل [کردن شما]، مجهولات را بر شما اعلام میکنند [و شما را آگاه میکنند]؛ باید خاطرتان جمع باشد. اما اگر عمل نکردی و میخواهی همیشه [فقط] بشنوی و بشنوی و بشنوی، [پس] کی عمل میکنی؟ بعد از اینکه پرده برداشته شد [و مرُدی]، آنوقت میخواهی عمل بکنی؟! بنابراین باید بدانیم اگر نصایح را زیر پا گذاشتیم، نصیحت حالا و موعظۀ حالا را هم زیر پا میگذاریم؛ و اگر زیر پا گذاشتیم، خاطرجمع باشیم که خبری نیست؛ چرا؟ چون برای بازی که یاد نمیدهند!! برای اینکه بنویسی و بگذاری کنار، یاد نمیدهند؛ مثل اینکه نسخه از طبیب گرفتیم، گذاشتیم توی [جیب] بغل؛ دیگر کار نداریم [به عمل به آن نسخه]. [آیا فقط] برای اینکه نسخۀ طبیب در [جیب] بغل ما باشد، رفتیم خرج کردیم و پول دادیم و نسخه گرفتیم؟! نه، باید عمل کنی. اگر عمل کردیم، دیگر روشن هستیم. این نصایح و مواعظ که [گفته] شده، اگر عمل شده بود، الآن روشن بودیم.