۵۵۴۵. در روستايى حدود دويست خانواده هستند که مالک نسل اندر نسل باغات، بيشهها و املاک مزروعى مىباشند که داراى اسناد محضرى و قبالههاى قديمى دويست و سيصد ساله هستند، و بين آنان خريد و فروش مىشود و مهريه زنان مىباشد.
١) آيا کسى با ارايه کپى وقفنامه مىتواند مدّعى وقفيّت اين باغات و املاک شود؟
٢) وقفيت در چه حالتى به اثبات مىرسد؟
٣) آيا وقتى هيچ کدام از پيرمردها، ريش سفيدان و اهالى محل هيچگونه اطلاعى از ايام قديم نداشتهاند و به ياد نمىآورند که اين املاک وقف باشد، چگونه مىتوان وقفيت را ثابت کرد؟
۴) آيا مالک و کشاورز که روى اين باغات تصرف دارند و از ايام قديم درختان فراوانى را غرس نمودهاند، مىتوان محصول آنان را توقيف کرد؟
۵) آيا مىتوان اين املاک و باغات را از تصرف و مهريه زنان خارج نمود؟
۶) مالکيت در اسلام که از راه شرعى و عرف محل به دست آمده باشد، آيا مىتوان از تصرف تعداد زيادى از مردم خارج کرد؟
ج. وقفيت ملکى بايد به حجّت شرعيه، مثل قيام بيّنه ثابت شود والاّ در مالکيّت ذواليد باقى است و تعرّض به آنها جايز نيست و همچنين است اگر از مصاديقى بوده که بيع وقف جايز بوده و فروخته شده و دوباره به وقفيّت بر نمىگردد.