صفحه اصلی

در حال بارگیری...

098. جراحى، تشريح و پيوند

١١٧٨. اگر شخصى در طول زندگى‌اش نظر مخالف يا موافقى در مورد پيوند اعضايش نداشت، آيا پس از مرگش مى‌توان با اجازه‌ى ولىّ وى چنين کارى را انجام داد؟

ج. در صورت ضرورت و توقّف حيات ديگران بر اين اعمال و عدم امکان استفاده از بدن کافر، ظاهرا مانعى ندارد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 3481 | پیوند ثابت
١١٧٩. اگر شخصى از پيوند اعضاى خود به ديگران پس از مرگش ناراضى باشد، ولى پس از وفاتش ولىّ وى مايل به اين کار باشد، آيا مى‌توان چنين کارى را انجام داد؟

ج. به حسب ظاهر مانعى ندارد، با شرايط ذکر شده در جواب سؤال قبلى.

کتاب: استفتائات | شناسه: 3482 | پیوند ثابت
١١٨٠. اگر ميّت در زمان حيات اجازه دهد که اعضاى بدن او را پس از مرگ جدا کرده و به بيماران نيازمند پيوند بزنند، اين عمل جايز است؟

ج. در صورتى که راه نجات فردى مسلمان متوقف و منحصر به دادن عضو به او باشد و تهيه آن از غير مسلمان هم ممکن نباشد، اشکالى ندارد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 3483 | پیوند ثابت
١١٨١. اگر شخصى وصيت کند بعد از وفاتش، اعضايش را به ديگران پيوند زنند، اما ولىّ وى پس از مرگش از اين کار ناراضى باشد، آيا اين کار را بدون اجازه‌ى ولى مى‌توان انجام داد؟

ج. اگر مورد ديگرى براى اين کار نيست، احتياطا با اذن حاکم شرع اين کار را انجام بدهند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 3484 | پیوند ثابت
١١٨٢. اگر شخصى وصيت کند بعد از وفاتش، اعضاى قابل پيوندش را به بيماران پيوند زنند، آيا مجاز به اين کار هستيم؟

ج. در صورت توقّف حيات بيمار بر اين پيوند و عدم امکان استفاده از بدن کافر، احتياطا از ولىّ متوفّى هم اجازه بگيرد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 3485 | پیوند ثابت
١١٨٣. ١) در مواردى که نجات جان بيمار مسلمانى، وابسته به پيوند يک يا چند  عضو از شخص ديگرى باشد، اگر جسد مجهول‌الهويه‌اى که اعضاى قابل پيوندى داشت، در دسترس باشد آيا مى‌توان اين اعضا را به بيمارى که محتاج است،  پيوند زد؟ ٢) در فرض فوق، اگر بعدا ولىّ متوفّىپيدا شود و از اين کار ناراضى باشد، چه  بايد کرد؟  

ج۱. اگر حفظ حيات بيمار متوقّف بر اين پيوند باشد، و آن جسد هم احترامى نداشته باشد که مانع باشد (مثل اين‌که محکوم به اسلام باشد چون نمى‌توان جسد ميّت مسلمان را تقطيع نمود مگر با شروطى)،مانعى ندارد.

ج۲. ظاهرا به ديه يا ضمان قيمت تنزل پيدا مى‌کند. و اگر آن پيوند با اذن مريض يا ولىّ مريض بوده، ظاهرا خود مريض ضامن است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 3486 | پیوند ثابت
١١۶٨. اگر زن حامله‌اى بر اثر حادثه تصادف و مانند آن بميرد و فرزند او در شکمش زنده باشد، وظيفه چيست؟

ج. بيرون آوردن بچه واجب است؛ اگرچه به شکافتن شکم زن بيانجامد. (به توضيح مذکور در مسأله‌ى ۵۴۶ رساله مراجعه شود.)

کتاب: استفتائات | شناسه: 3470 | پیوند ثابت
١١٨۴. اگر عضوى از اعضاى حيوانات را به انسان پيوند بزنند، آيا اشکال دارد و حکم نجاست و طهارت آن عضو چگونه است؟

ج. در موقع ضرورت جايز است و اگر عرفا جزو بدن انسان محسوب شود، پاک است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 3488 | پیوند ثابت
١١۶٩. اگر بچه در رحم مادر بميرد و باقى ماندن او در شکم مادر خطرآفرين باشد چه بايد کرد؟

ج. در صورت امکان بايد با راهى که براى مادر راحت‌تر است بچه را از شکم او بيرون آورند، و اگر در آخر کار راه بيرون آوردن بچه در قطعه قطعه شدن او منحصر گردد، بايد چنين کنند. (و توضيح بيشتر در مسأله‌ى ۵۴۵ رساله ذکر شده است.)

کتاب: استفتائات | شناسه: 3471 | پیوند ثابت
١١٧٠. آيا تشريح بدن مسلمان موجب ديه است؟ در صورت اثبات ديه اگر يکى از ارگان‌هاى دولتى و يا آموزشى بدن مجهول الهويه‌اى را تشريح کرد، ديه آن را به چه کسى بايد بپردازد؟

ج. بله، موجب ديه است و ديه‌ى او را بايد کسى بدهد که بالمباشرة اين تشريح را انجام داده است ـ هر کسى که باشد ـ و اين ديه ربطى به ورثه ندارد و براى خود ميّت در امور خير مصرف مى‌شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 3472 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها