«١» رقصیدن زن در مجالس زنان، و یا مرد در مجالس مردان اشکال دارد و احتیاط واجب در ترک است.
«٢» دیدن نامحرم از طریق تلویزیون و شنیدن صدای آنها، که مقرون به فساد و ریبه است اشکال دارد و بعض اقسام آن حرام یقینی است.
«٣» سن بلوغ دختر تمام شدن نُه سال قمری است، ولی تکالیفی که قدرت بر انجام آن نداشته باشد، مثل روزه، از جهت عدم قدرت ساقط است، ولی بعداً باید قضا نماید. ولی اگر میتواند در همان رمضان بهطور منفصل انجام دهد باید انجام دهد.
«۴» تراشیدن و ازاله موی صورت جایز نیست، چه تمام ریش یا قسمتی از آن باشد، و تراشیدن زیر گلو و روی گونهها در حد اصلاح مانعی ندارد، و ماشین کردنی که مثل تراشیدن باشد باید ترک شود.
«۵» عطرهایی مثل ادوکلن، که مقداری الکل دارد، در صورتی که علم به نجاست آن نداشته باشد در غیر موارد اضطرار مقتضای احتیاط اجتناب است و اگر داشتن الکل مشکوک باشد استعمال آن مانعی ندارد.
«۶» در مواردی که برای کم کردن اجاره منزل، پرداخت قرض شرط میشود، اگر بدون این پول نیاز مسکن او تأمین نمیشود، این قرض خمس ندارد حتی اگر چند سال در دست صاحب منزل باقی بماند.
«٧» استفاده کردن زن از قرص برای جلوگیری از عادات ماهانه، برای اینکه بتواند در ماه رمضان روزه بگیرد چنانچه ضرر مرضآور داشته باشد جایز نیست.
«٨» قضای نماز و روزه پدر، به عهده پسر بزرگتر است. و بنابر احتیاط واجب قضای نماز و روزه مادر هم بر اوست.
«٩» بازی کردن با آلات قمار، از قبیل نرد و پاسور و شطرنج، با برد و باخت حرام قطعی است، و بدون برد و باخت احتیاط در ترک آن است و در شطرنج احتیاط اشد است.
«١٠» مالیاتی که مردم به دولت پرداخت مینمایند بابت خمس حساب نمیشود و اگر در بین سال داده شود در حکم مخارج سال است.
«١١» جلوگیری کردن زن از بارداری قبل از انقعاد نطفه اشکال ندارد و عمل جرّاحی برای آن، اگر ضرورت لازم عقلایی داشته باشد و با رضایت شوهر انجام شود، مانعی ندارد، بهشرط آنکه از لمس و نظر حرام اجتناب شود، ولی عقیم کردن جایز نیست.
«١٢» اگر زنی علم پیدا کرد که شوهرش مرده است و شوهر کرد و بعداً شوهر اولش پیدا شد، آن زن زوجه شوهر اول است و نسبت به دومی شبهه است و باید عدّه وطی به شبهه نگه دارد.
«١٣» کار کردن برای کسی که مالش مخلوط به حرام است، و دستمزد گرفتن از او، در صورتی که شخصی یقین ندارد که در مال مورد ابتلای او، حرام وجود دارد، مانعی ندارد و حلال است.
«١۴» در موردی که به تشخیص دکتر حمل برای مادر ضرر دارد و ادامه حمل ممکن است منجر به مرگ مادر شود، چنانچه اشکالی در تشخیص دکتر نباشد و تحقیق کامل هم در این جهت شده باشد، سقط جنین قبل از دمیده شدن روح مانعی ندارد.
«١۵» خون اگر عرفاً دارای مالیت باشد و منافع حلالی داشته باشد که در معامله مورد قصد قرار میگیرد، فروش آن اشکال ندارد.
«١۶» رشوه دادن و رشوه گرفتن حرام است و در آن فرقی نیست که از مسلمان بگیرد یا از غیر مسلمانی که مالش محترم باشد، و اگر رشوه بگیرند مالک آن نمیشوند و سود حاصله از آن نیز، مال مالک است.
«١٧» اگر پدر، خانه و زمین و امثال آن را به فرزند خود ببخشد و در زمان حیاتش تحویل او داده باشد، آن مال ملک فرزند شده و پدر بعد از آن حق رجوع نداشته و ورثه هم بعد از فوت پدر در آن حقی ندارند.
«١٨» زن باید برای بیرون رفتن از منزل از شوهر خود اجازه بگیرد و یا علم به رضایت او داشته باشد، مگر در واجبات شرعی؛ و چنانچه در ضمن عقد شرط کرده باشد که زن برای شلغش مثلاً بتواند به خارج از منزل برود، و یا عقد مبتنی بر این شرط واقع شده باشد، این شرط نافذ است.
«١٩» متنجس نجسکننده است، هر چند واسطه متعدد باشد.
«٢٠» استعمال آلات مختص به لهو در غیر لهو بنابر احتیاط واجب جایز نیست، و استعمال آنها در لهو مطلقاً حرام است، و موسیقی مطرب استماع آن هم حرام است، و میزان در مطرب بودن اطراب شأنی است نه فعلی، و تشخیص آن با خود مکلف است.
«٢١» فروش اشیا و لوازم مسجد که در عرف زمان، استعمال آن معمول نیست، مانند سینیهای مسی یا پارچهای بزرگ، و تبدیل آن به اشیا و لوازم مورد احتیاج، زیر نظر متولی شرعی مانعی ندارد.
«٢٢» پول گذاشتن در بانک بهعنوان قرضالحسنه اشکالی ندارد و همچنین جایزهای که بانک در مقابل آن به بعضی از مشترکین پرداختن میکند، حلال است.
«٢٣» پول و مالی که از شخص متوفی بهصورت امانت نزد انسان موجود است، و در عین حال این متوفی به شخصی که مال نزد اوست و یا به شخص دیگر بدهکاری دارد در صورتی که دانسته شود که ورثه او از پرداخت بدهی متوفی امتناع میورزند، میتوان از آن مال برای ادای دین استفاده نمود و در صورتی که زیادتر بود مازاد به ورثه برمیگردد.
«٢۴» اگر شخصی بخواهد عضوی از اعضای بدن خود، مثلاً کلیه را به دیگری بدهد، و یا وصیت کند که بعد از مردن خود، آن عضو در مقابل پول یا مجانی برداشته و به دیگری داده شود، در صورتی که نجات مسلمانی متوقف بر آن عضو باشد، یعنی راه نجات آن مسلمان منحصر در دادن عضو به او باشد، و تهیه آن از غیر مسلمان هم ممکن نباشد، اشکالی ندارد.
«٢۵» قصد اقامت در دو محل نزدیک به هم در صورتی که یک محل حساب نشود و به حد مسافت شرعی هم نرسد صحیح نیست، مگر اینکه با تعدد محل، اقامت واحده محسوب شود، ولی اگر شخص در یک محل قصد اقامت کند و شبها و قسمت عمده روز را در آن محل که قصد اقامت کرده بماند و برای انجام کاری که در محل دیگر دارد مقداری از روز را به آن محل برود بهطوریکه به اقامت او در محل اول ضرری نزند، و سپس به محل اقامت برگردد مانعی ندارد.
«٢۶» زنی که شوهر کرده و از وطن اصلی خود به شهر دیگر میرود، در صورتی که از وطن اصلی خود اعراض نکرده باشد، هر وقت به آنجا میرود نمازش تمام است و روزه را باید بگیرد، و اگر بهسبب تبعیت از شوهر یا جهات دیگر اعراض کرده، در وطن اصلی حکم مسافر را دارد.
«٢٧» در موردی که شوهر به وطن اصلی خود که از آنجا اعراض نکرده، رفته و همسر وی با او به آن محل میرود، در صورتی که زن قصد اقامت ده روز نداشته باشد نمازش شکسته است، و میزان قصد خود زن است، ولو قصد از جهت تبعیت شوهر باشد.
«٢٨» عکسبرداری، اگر مستلزم کار حرامی نباشد، مانعی ندارد.
«٢٩» در موردی که شخصی متاعی را فروخته و قیمت را بهصورت چک مدتدار گرفته، فروش این چک به مبلغی کمتر از آن، در صورتی که در مابهالتفاوت معامله شرعی انجام گیرد و در ضمن آن، شرط قرض یا فروش بقیه به مساوی بشود، مانعی ندارد.
«٣٠» دست زدن (کف زدن) در مجالس جشن و سخنرانی جهت تشویق افراد اگر به حد لهو نرسد مانعی ندارد.
«٣١» خرید و فروش رادیو و تلویزیون، که دارای منافع حلال و حرام است، به قصد منفعت حلال مانعی ندارد؛ و همچنین است استفاده از آن در جهت حلال، ولی بههیچوجه نباید از آن استفاده حرام بکنند، و نیز باید در دسترس کسی که استفاده حرام میکند قرار ندهند.