صفحه اصلی

در حال بارگیری...

روزه

«١٣٢٩» کسی که روزه ماه مبارک رمضان بر او واجب است، اگر به عمد یا شبه عمد، روزه خود را باطل کند، باید علاوه بر قضای آن، کفّاره بدهد، مگر در مواردی که بعداً گفته خواهد شد.

«١٣٣٠» کسی که کفّاره روزه رمضان بر او واجب است، باید یک بنده آزاد کند، یا به دستوری که در مسئله بعد گفته می‌شود دو ماه روزه بگیرد، یا شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مُد ـ که تقریباً ده سیر است ـ طعام، یعنی گندم یا جو و مانند اینها بدهد، و دادن پول کافی نیست، ولی اگر فقیر را در خرید و قبول آن وکیل کند و فقیر نیز انجام دهد، کافی است.

«١٣٣١» کسی که می‌خواهد دو ماه روزه کفاره رمضان را بگیرد، باید سی‌ویک روز آن را پی‌درپی بگیرد و اگر بقیه آن پی‌درپی نباشد اشکال ندارد، بنابراین کسی که می‌خواهد سی‌ویک روز پی‌درپی روزه بگیرد، باید زمانی را انتخاب کند که در بین این سی‌ویک روز، روزی که روزه داشتن در آن حرام است، مثل عید قربان، وجود نداشته باشد، و همچنین روزی نباشد که روزه آن بر او واجب باشد، مثل اینکه نذر کرده باشد یا ماه مبارک رمضان پیش آید.

«١٣٣٢» اگر به چیز حرامی روزه خود را باطل کند، چه آن ذاتاً حرام باشد مثل شراب و زنا، یا به‌جهتی حرام شده باشد، مثل نزدیکی با همسر در حال حیض، بنابر احتیاط کفّاره جمع بر او واجب می‌شود؛ یعنی باید یک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام آنها یک مُد گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد؛ و چنانچه هر سه برایش ممکن نباشد، هر کدام که ممکن است باید انجام دهد.

«١٣٣٣» اگر نذر کند که روز معینی را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل کند، باید یک بنده آزاد نماید یا دو ماه پی‌درپی روزه بگیرد یا به شصت فقیر طعام دهد، ولی اگر نذر او مطلق باشد و روزی را برای آن روزه بگیرد، مانند روزه مستحبی می‌تواند در آن روز چه پیش از ظهر و چه بعد از ظهر افطار کند و در روز دیگری برای ادای نذرش روزه بگیرد.

«١٣٣۴» کسی که قضای روزه ماه رمضان گرفته است، در صورت وسعت وقت پیش از ظهر می‌تواند افطار کند و آن قضا را در وقت دیگری انجام دهد، ولی افطار بعد از ظهر حرام است، و اگر بعد از ظهر افطار کند باید کفاره بدهد و کفاره او اطعام ده فقیر و در صورت عدم توانایی سه روز روزه گرفتن است.

«١٣٣۵» کسی که می‌تواند وقت را تشخیص دهد، اگر به گفته کسی که می‌گوید مغرب شده افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و کفاره بر او واجب می‌شود.

«١٣٣۶» کسی که عمداً روزه خود را باطل کرده، اگر برای فرار از کفاره به سفر برود، اگرچه پیش از ظهر، کفاره از او ساقط نمی‌شود.

«١٣٣٧» اگر یقین کند که روز اول ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده، کفاره بر او واجب نیست.

«١٣٣٨» اگر انسان شک کند که آخر رمضان است یا اول شوال، و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود که اول شوال بوده، کفاره بر او واجب نیست.

«١٣٣٩» اگر روزه‌دار در ماه رمضان با زن خود که روزه‌دار است نزدیکی کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفاره روزه خودش و روزه زن را باید بدهد، ولی اگر در اثنا زن راضی شود، بنابر احتیاط واجب مرد دو کفاره بدهد و زن یک کفاره و اگر زن به نزدیکی راضی بوده، بر هر کدام یک کفاره واجب می‌شود.

«١٣۴٠» اگر زنی شوهر روزه‌دار خود را مجبور کند که نزدیکی نماید یا کار دیگری که روزه را باطل می‌کند انجام دهد، واجب نیست کفاره روزه شوهر را بدهد.

«١٣۴١» کسی که به‌سبب مسافرت یا بیماری روزه نمی‌گیرد، نمی‌تواند زن روزه‌دار خود را مجبور به نزدیکی کند.

«١٣۴٢» اگر کفاره واجب شود، نباید در به‌جا آوردن آن کوتاهی کرد، ولی لازم نیست فوراً آن را انجام داد.

«١٣۴٣» اگر کفاره واجب شود و چند سال آن را به‌جا نیاورد، چیزی بر آن اضافه نمی‌شود.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5256 | پیوند ثابت

«١٣۴۴» غیر از مواردی که در مسائل گذشته بیان شد در چند صورت دیگر هم فقط قضای روزه بر انسان واجب است و کفاره واجب نیست:

١ـ در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلی که در مسائل قبلی گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم بیدار نشود، ولی چنان‌که گفته شد علاوه بر قضا، احتیاط واجب نیز در دادن کفاره است.

٢ـ کسی که می‌تواند از صبح شدن مطلع شود، بدون تحقیق، کاری که روزه را باطل می‌کند انجام دهد و بعد معلوم شود که صبح بوده است، ولی اگر چنین کسی تحقیق کرد و اطمینان پیدا کرد که صبح نشده، ولی بعد معلوم شد که صبح شده بود، قضا بر او واجب نیست.

٣ـ کسی که قادر به تحقیق است، به قول کسی که می‌گوید: صبح نشده، اعتماد کند، اگرچه از حرف او اطمینان پیدا کند که شب است، و کاری که روزه را باطل می‌کند انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده است؛ و همچنین است اگر دو نفر عادل شهادت دهند صبح نشده و انسان یقین به شب بودن نداشته باشد، حتی اگر از حرف آنها اطمینان پیدا کند.

۴ـ اینکه کسی بگوید صبح شده و انسان گمان کند شوخی می‌کند یا دروغ می‌گوید و چیزی بخورد بعد معلوم شود صبح بوده است، درحالی‌که خودش به‌تنهایی می‌توانست تحقیق کند.

۵ـ دو نفر عادل یا شخص موثقی بگوید که مغرب شده است، و انسان از گفته آنان اطمینان پیدا کند و افطار نماید، اما بعداً بفهمد مغرب نشده بود.

۶ـ انسان به‌خاطر تاریکی افطار کند، بعد بفهمد مغرب نبوده است، ولی بنابر احتیاط واجب نیز در این صورت باید کفاره بدهد، ولی اگر به‌خاطر تاریکی اطمینان داشت مغرب شده و افطار کرد، بعد معلوم شد مغرب نبوده، کفاره ندارد، بلکه بنابر اظهر قضا هم واجب نیست.

٧ـ کسی که غسل جنابت را فراموش کند و روزه بگیرد، یا اینکه تمام روز را خواب باشد و نیت روزه نکرده باشد، یا روزه گرفتن را فراموش کند.

٨ـ شخص نابینا یا زندانی بدون سؤال و تحقیق از صبح شدن، کاری که روزه را باطل می‌کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.

«١٣۴۵» اگر کسی عمداً قی کند روزه‌اش باطل است و قضا دارد، ولی کفاره واجب نیست و در صورت اماله کردن با چیز روان، بنابر احتیاط واجب، کفاره لازم است.

«١٣۴۶» مضمضه کردن، یعنی آب در دهان گردانیدن، برای روزه‌دار جایز است، حتی اگر برای غیر وضو، مثل خنک شدن باشد، و بهتر است در غیر وضو این کار را انجام ندهد، و مستحب است بعد از مضمضه، سه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد، ولی اگر برای غیر وضوی واجب و غیر مداوا مضمضه یا استنشاق کرد، و بدون اختیار آب در حلق او فرو رفت، بنابر احتیاط واجب باید قضای این روزه را بگیرد.

«١٣۴٧» اگر روزه‌دار برای درمان غیر ضروری در بینی یا گوش دارو بریزد یا سرمه بکشد اگر نداند که دارو به حلق می‌رسد، ولی اتفاقاً از این مجاری به حلق رسید و پایین رفت بنابر احتیاط واجب باید قضای روزه را بگیرد، اما اگر بداند که به حلق می‌رسد، بنابر اظهر روزه باطل و قضای آن واجب است.

«١٣۴٨» مسواک کردن برای روزه‌دار، مانند مضمضه جایز و بلکه مستحب است، ولی اگر مسواک را از دهان بیرون آورد و دوباره در دهان وارد کند، نگذارد آب آن داخل حلق شود، ولی اگر آب مسواک به‌قدری کم باشد که در آب دهان مستهلک می‌شود، مانعی ندارد.

«١٣۴٩» اگر در ماه رمضان، بعد از تحقیق یقین کند که صبح نشده و کاری که روزه را باطل می‌کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نیست.

«١٣۵٠» اگر انسان شک کند که مغرب شده یا نه، نمی‌تواند افطار کند، ولی اگر شک کند که صبح شده یا نه، پیش از تحقیق هم می‌تواند کاری که روزه را باطل می‌کند انجام دهد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5257 | پیوند ثابت

«١٣۵١» اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزه‌های زمانی را که دیوانه بوده قضا نماید.

«١٣۵٢» اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزه‌های زمانی را که کافر بوده قضا نماید، ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه‌های زمانی را که کافر بوده باید قضا نماید.

«١٣۵٣» روزه‌ای که از انسان به‌علت مستی فوت شده، باید قضا نماید، اگرچه چیزی را که به‌واسطه آن مست شده، برای معالجه خورده باشد.

«١٣۵۴» اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضای هر کدام را که اول بگیرد، مانعی ندارد، ولی اگر وقت قضای رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضانِ گذشته قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان بعدی مانده باشد، باید اول قضای رمضانِ گذشته را بگیرد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5258 | پیوند ثابت

«١٣۵۵» مسافر نمی‌تواند در سفر روزه بگیرد، مگر اینکه روزه گرفتن در سفر را نذر کرده باشد، که در این صورت روزه گرفتن صحیح است، و بنابراحتیاط واجب روزه مستحبی را در سفر به نیت رجاء باید گرفت، مگر در مدینه مشرفه که بنابر روایت، مسافر می‌تواند برای برآورده شدن حاجت سه روز روزه بگیرد.

«١٣۵۶» مسافری که نماز چهار رکعتی او شکسته است، نمی‌تواند در سفر روزه بگیرد، ولی مسافری که نماز او تمام، یعنی چهار رکعتی است، باید در حال سفر هم روزه‌اش را بگیرد، و تفصیل مسائل در نماز مسافر گذشت.

«١٣۵٧» اگر مسافر قبل از ظهر به سفر رود روزه‌اش باطل می‌شود، چه از شب نیت مسافرت داشته باشد یا نه، ولی احتیاط مستحب این است که اگر از شب قبل تصمیم مسافرت نداشته، مسافرت نکند.

«١٣۵٨» اگر مسافر بعد از ظهر از مسافرت برگردد و ظهر آن روز در جایی که نماز تمام است نباشد، روزه آن روز باطل است، ولی اگر قبل از ظهر برگردد، در صورتی که افطار نکرده باشد، روزه آن روز بر او واجب می‌شود، بنابراین باید نیت روزه بکند و روزه‌اش هم صحیح است.

«١٣۵٩» اگر فراموش کند که مسافر است، یا فراموش کند که روزه مسافر باطل است و در سفر روزه بگیرد، روزه‌اش باطل است.

«١٣۶٠» اگر مسافر نداند که روزه در سفر صحیح نیست و روزه بگیرد روزه‌اش صحیح است.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5259 | پیوند ثابت

«١٢۶۴» انسان می‌تواند در هر شب از ماه رمضان برای روزه فردای آن نیت کند و همچنین جایز است که شب اول ماه، نیت روزه همه ماه را بنماید، و احتیاط به تجدید نیت در هر شب ترک نشود.

«١٢۶۵» از اول شب ماه رمضان تا اذان صبح هر وقت نیت روزه فردا را بکند، اشکال ندارد.

«١٢۶۶» لازم نیست انسان نیت روزه را از قلب بگذراند یا به زبان جاری کند؛ مثلاً بگوید: «فردا را روزه می‌گیرم قُربةً اِلَی اللّه»، بلکه همین‌قدر که برای انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب کاری که روزه را باطل می‌کند انجام ندهد، کافی است.

«١٢۶٧» وقت نیت روزه مستحبی از اول شب است تا موقعی که به اندازه نیت کردن به مغرب وقت مانده باشد، و اگر تا این وقت کاری که روزه را باطل می‌کند انجام نداده باشد و نیت روزه مستحبی کند، روزه او صحیح است.

«١٢۶٨» کسی که پیش از اذان صبح در غیر روزه معین واجب، مثل روزه ماه مبارک رمضان، بدون نیت روزه خوابیده است، اگر پیش از ظهر بیدار شود و در حال اختیار نیت کند، روزه او صحیح است، چه روزه او واجب باشد چه مستحب، و اگر بعد از ظهر بیدار شود، نمی‌تواند نیت روزه واجب نماید.

«١٢۶٩» اگر بخواهد غیر روزه رمضان روزه واجب دیگری بگیرد، در صورتی که آنچه بر او واجب شده است انواع متعددی باشد، بنابر اقوی باید آن را معین نماید، مثلاً نیت کند که روزه قضا یا روزه نذر می‌گیرم، ولی در ماه رمضان لازم نیست نیت کند که روزه ماه رمضان می‌گیرم، بلکه اگر نداند ماه رمضان است یا فراموش نماید، و روزه دیگری را نیت کند، روزه ماه رمضان حساب می‌شود، مگر اینکه روزه برای میت گرفته باشد که در این صورت روزه ماه رمضان حساب نمی‌شود، و صحیح بودن آن مورد تأمل است، مگر اینکه مقصود او به دو قسمت جداگانه تقسیم شود: یکی روزه واجب و یکی هم برای دیگری بودنِ روزه، که در این صورت بنابر اظهر روزه ماه رمضان محسوب می‌شود.

«١٢٧٠» هرگاه در ماه رمضان یا روزه واجب معین، نیت روزه را عمداً ترک نماید تا صبح داخل شود، روزه آن روزش صحیح نیست و قضا بر او واجب است، ولی وجوب کفّاره محل تأمل است.

«١٢٧١» اگر بداند ماه رمضان است و عمداً نیت روزه غیر رمضان کند، نه روزه رمضان حساب می‌شود و نه روزه‌ای که قصد کرده است.

«١٢٧٢» اگر مثلاً به نیت روز اول ماه روزه بگیرد، بعد بفهمد دوم یا سوم بوده، روزه او صحیح است.

«١٢٧٣» کسی که در سراسر روز بیهوش بوده در صورتی که روزه واجب معین باشد، روزه بر او واجب نیست، ولی اگر قبل از ظهر به هوش آید بنابر احتیاط واجب باید روزه آن روز را تمام کرده و قضای آن را نیز بگیرد و همین احتیاط در مورد مخالف، اگر قبل از ظهر شیعه شود نیز جاری است.

«١٢٧۴» اگر نداند یا فراموش کند که ماه رمضان است و پیش از ظهر ملتفت شود، چنانچه کاری که روزه را باطل می‌کند انجام نداده باشد، باید فوراً نیت کند، وگرنه روزه او باطل می‌شود.

«١٢٧۵» اگر بچه قبل از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود، باید روزه بگیرد؛ و اگر بعد از اذان و قبل از ظهر بالغ شود، اگر چیزی که روزه را باطل می‌کند انجام نداده باشد احتیاط واجب در این است که بقیه آن روز را روزه بگیرد و بعداً قضای آن روز را نیز بگیرد، و همچنین است اگر شخصی که جنون دارد جنونش از بین برود. و این احتیاط درباره غیربالغی است که از اول صبح نیت روزه نداشته است، ولی چون روزه بچه ممیز صحیح است ـ اگرچه بر او واجب نیست ـ اگر نیت روزه داشته باشد و در بین روز بالغ شود، روزه آن روز او صحیح است و قضا ندارد.

«١٢٧۶» کسی که برای به‌جا آوردن روزه میتی اجیر شده، اگر روزه مستحبی بگیرد اشکال ندارد، ولی کسی که روزه قضا دارد، نمی‌تواند روزه مستحبی بگیرد.

«١٢٧٧» اگر در ماه رمضان، پیش از ظهر، کافر مسلمان شود بنابر احتیاط مستحب باید نیت روزه کند و روزه را تمام نماید.

«١٢٧٨» اگر مریض در ماه رمضان، پیش از ظهر خوب شود و تا آن وقت کاری که روزه را باطل می‌کند انجام نداده باشد، واجب بودن روزه و صحیح بودنش، خالی از وجه نیست.

«١٢٧٩» روزی را که انسان شک دارد آخر شعبان است یا اول رمضان، واجب نیست روزه بگیرد، و اگر بخواهد روزه بگیرد، نمی‌تواند نیت روزه رمضان کند، بلکه باید نیت روزه قضا و مانند آن بنماید و چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده، از رمضان حساب می‌شود، و در صورتی که قصد کند آنچه را که فعلاً خدا از او خواسته است انجام دهد و بعد معلوم شود رمضان بوده نیز کافی است.

«١٢٨٠» اگر روزی را که شک دارد آخر شعبان است یا اول رمضان، به نیت روزه قضا یا روزه مستحبی و مانند آن روزه بگیرد و در بین روز بفهمد که ماه رمضان است، باید نیت روزه رمضان کند.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5244 | پیوند ثابت

«١٣۶١» اگر کسی مریض باشد، به‌طوری‌که بداند یا گمان کند روزه گرفتن برای او ضرر دارد، نباید روزه بگیرد، و اگر روزه بگیرد، روزه‌اش صحیح نیست، و در صورت خوف ضرر در صورتی که خوف او عقلایی باشد، می‌تواند روزه‌اش را افطار کند.

«١٣۶٢» کسی که به‌علت پیری نمی‌تواند روزه بگیرد یا برای او مشقت دارد، روزه بر او واجب نیست، و چنانچه تا رمضان بعد بتواند روزه بگیرد، اقوی وجوب قضاست، و در صورتی که نتواند تا رمضان بعد روزه را قضا کند، واجب است برای هر روز، یک مُد طعام ـ که تقریباً ده سیر است ـ از گندم یا جو و مانند اینها صدقه دهد، و همچنین کسی که توانایی قضای روزه را داشته، ولی به‌سبب ندانستن حکم، قضای آن را تا رمضان بعد تأخیر انداخته، باید علاوه بر قضای روزه به مقداری که گفته شد کفاره بدهد.

«١٣۶٣» بر پسر یا دختری که تازه بالغ شده‌اند و قدرت بر روزه گرفتن ندارند، روزه واجب نیست و کفاره هم ندارد، ولی قضا دارد.

«١٣۶۴» اگر انسان مرضی دارد که زیاد تشنه می‌شود و نمی‌تواند تشنگی را تحمل کند، یا برای او مشقت دارد، روزه بر او واجب نیست، ولی اگر تا رمضان بعد بتواند روزه بگیرد واجب است قضای آن را بگیرد، و در صورت عدم توانایی واجب است برای هر روز یک مُد طعام از گندم و جو و مانند اینها صدقه دهد.

«١٣۶۵» زنی که زاییدن او نزدیک است و روزه برای حملش یا خودش ضرر دارد، واجب است افطار نماید و برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت روزه‌هایی را که نگرفته، بعداً باید قضا نماید.

«١٣۶۶» زنی که بچه شیر می‌دهد و شیر او کم است، چه مادر بچه باشد یا دایه او، چه با اجرت شیر بدهد یا بی‌اجرت، اگر روزه برای خودش یا بچه‌ای که شیر می‌دهد ضرر دارد، واجب است افطار کند و برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد، و در هر دو صورت روزه‌هایی را که نگرفته بعد از برطرف شدن عذر، باید قضا نماید، و اگر کسی پیدا شود که بی‌اجرت بچه را شیر دهد، یا برای شیر دادن بچه، از پدر یا مادر بچه یا از شخص دیگری که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد، واجب است که بچه را به او بدهد و روزه بگیرد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5260 | پیوند ثابت

 نُه چیز روزه را باطل می‌کند:

١ـ خوردن و آشامیدن؛

٢ـ جماع؛

٣ـ استمناء؛ (استمناء آن است که انسان با خود کاری کند که منی از او بیرون آید)

۴ـ دروغ بستن به خدا و پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و جانشینان پیغمبر و معصومین علیهم‌السلام؛

۵ـ رساندن غبار به حلق؛

۶ـ فرو بردن تمام سر در آب؛

٧ـ باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح؛

٨ـ اماله کردن با چیزهای روان؛

٩ـ قی کردن.

و احکام اینها به ترتیب در مسائل بعدی ذکر می‌شود.

 

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5245 | پیوند ثابت

«١٣۶٧» روزه عید فطر و قربان حرام است.

«١٣۶٨» بنابر احتیاط روزه مستحبی برای زن، بدون اذنِ شوهر صحیح نیست، چه منافات با حق شوهر داشته باشد و چه نداشته باشد، و اگر شوهر به‌خاطر منافات با حقش، زن را از روزه‌ای که به‌نحوی بر خود واجب نموده منع کند، در صورتی که وقت روزه وسعت دارد زن نباید روزه بگیرد، ولی اگر وقت روزه تنگ شود اذن شوهر شرط نیست.

«١٣۶٩» بنابر احتیاط مستحب در صحیح بودن روزه مستحبی فرزند، اذن پدر و مادر شرط است، گرچه بنابر اقوی همین که موجب ناراحتی آنها نشود و یا نهی نکرده باشند، روزه‌اش صحیح است.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5261 | پیوند ثابت

«١٢٨١» اگر روزه‌دار عمداً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزه او باطل می‌شود، چه خوردن و آشامیدن آن چیز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد، مثل خاک و شیره درخت، و چه کم باشد یا زیاد.

«١٢٨٢» اگر موقعی که مشغول غذا خوردن است، بفهمد صبح شده، باید لقمه را از دهان بیرون آورد و چنانچه عمداً فرود برد روزه‌اش باطل است و به دستوری که بعداً گفته خواهد شد کفّاره هم بر او واجب می‌شود.

«١٢٨٣» اگر روزه‌دار سهواً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزه‌اش باطل نمی‌شود.

«١٢٨۴» احتیاط واجب آن است که روزه‌دار از استعمال آمپولی که به جای غذا به‌کار می‌رود خودداری کند، بلکه اجتناب خالی از وجه نیست؛ ولی تزریق آمپولی که عضو را بی‌حس می‌کند یا به‌جهت دیگر استعمال می‌شود اشکال ندارد و اجتناب از آمپولی که معلوم نیست از قسم اول باشد یا نه، لازم نیست.

«١٢٨۵» اگر روزه‌دار چیزی را که لای دندان مانده است، عمداً فرو ببرد، روزه‌اش باطل می‌شود.

«١٢٨۶» کسی که می‌خواهد روزه بگیرد، لازم نیست پیش از اذان دندان‌هایش را خلال کند، ولی اگر بداند غذایی که لای دندان مانده در روز فرو می‌رود باید خلال کند و چنانچه خلال نکند و چیزی از آن فرو رود، روزه‌اش باطل می‌شود و اگر هم فرو نرود باز اخلال به نیت کرده، ولی اگر نمی‌داند که غذا فرو خواهد رفت یا نه، مستحب است خلال کند و اگر هم اتفاقاً و سهواً فرو برد، روزه باطل نیست.

«١٢٨٧» جواز فرو بردن اخلاط سر و سینه، در صورتی که در غیر حال روزه امری عادی باشد و به فضای دهان نرسیده باشد، خالی از وجه نیست و اگر به فضای دهان رسید و آن را فرو برد، بنابر احتیاط واجب روزه را باطل می‌کند.

«١٢٨٨» اگر روزه‌دار به‌قدری تشنه شود که بترسد از تشنگی بمیرد، می‌تواند به اندازه‌ای که از مردن نجات پیدا کند آب بیاشامد، ولی روزه او باطل می‌شود، امّا در ماه رمضان تا مغرب از سایر مفطرات اجتناب کند.

«١٢٨٩» جویدن غذا برای بچه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولاً به حلق نمی‌رسد، اگرچه اتفاقاً به حلق برسد، روزه را باطل نمی‌کند و احتیاط مستحب است که این امور را در صورت عدم حاجت و ضرورت ترک کنند.

«١٢٩٠» انسان نمی‌تواند برای ضعف روزه را بخورد، ولی اگر ضعف او به‌قدری است که مشقت شدیدی داشته، به‌طوری‌که معمولاً نمی‌شود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد، ولی اگر تا سال دیگر خوب شد باید قضای آن را بگیرد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5246 | پیوند ثابت

اول ماه به پنج طریق ثابت می‌شود:

اول، خود انسان ماه را ببیند؛

دوم، عده‌ای که از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا می‌شود، بگویند ماه را دیده‌ایم، و همچنین است هر چیز که به‌واسطه آن یقین پیدا شود؛ و ممکن است از این قبیل باشد، هنگامی که ماه جدید به‌صورت طوق‌دار مشاهده شود، یعنی علاوه بر نیم دایره هلال که کاملاً نورانی است، نیمه دیگر آنکه تاریک است همراه با هاله‌ای از نور کم دیده شود، که چنین حالتی می‌تواند نشانه این باشد که روز گذشته روز اول ماه بوده و فردا روز دوم است. همچنین اگر به دلیل دیده نشدن ماه در شب سی‌ام ماه گذشته بنابر استصحاب حکم شود که آن روز، روز سی‌ام است، اما در شب سیزدهم ماه آینده، ماه به‌صورت بدر کامل دیده شود، که همین علامت، می‌تواند نشانه این باشد که آن شب در واقع شب چهاردهم ماه است و ماه گذشته بیست‌ونه روز بوده است.

سوم، دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیده‌ایم یا اینکه یکی بگوید ماه را دیدم، و دیگری بگوید سی روز قبل، ماه شعبان را دیدم، ولی اگر صفت ماه را برخلاف یکدیگر بگویند، یا شهادتشان خلاف واقع باشد، مثل اینکه بگویند داخل دایره ماه طرف افق بود، اول ماه ثابت نمی‌شود.

چهارم، سی روز از اول ماه شعبان بگذرد که به‌واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت می‌شود و سی روز از اول رمضان بگذرد که به‌واسطه آن، اول ماه شوال ثابت می‌شود.

پنجم، حاکم شرع حکم کند که اول ماه است بنابر اظهر.

«١٣٧٠» اول ماه با پیش‌گویی منجّمین ثابت نمی‌شود، ولی اگر انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا کند، باید به آن عمل نماید.

«١٣٧١» اگر اول ماه رمضان برای کسی ثابت نشود و روزه نگیرد. بعد ثابت شود که شب پیش ماه را دیده‌اند، باید روزه آن روز را قضا نماید.

«١٣٧٢» اگر در شهری ماه دیده شد، در صورتی برای ساکنین شهر دیگر مفید است که یقین یا اطمینان بکنند اگر در آسمان یا زمین مانعی نبود در آنجا هم ماه دیده می‌شد، چه در شرق باشد یا در غرب، ولی اگر به این مطلب یقین نداشته باشند نمی‌توانند به دیدن ماه در شهر دیگر اکتفا کنند.

«١٣٧٣» اول ماه به تلگراف ثابت نمی‌شود، مگر اینکه انسان بداند تلگراف از راهی بوده که شرعاً معتبر است، مثلاً دو نفر شاهد عادل شهادت داده‌اند یا آنکه سبب اطمینان شود، اگرچه با ضمیمه نشانه‌ها و امارات دیگر باشد.

«١٣٧۴» روزی را که انسان نمی‌داند آخر رمضان است یا اول شوال، باید روزه بگیرد، ولی اگر تا پیش از مغرب بفهمد که اول شوال است باید افطار کند.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 5262 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها