امروزه تصادف خیلی اتفاق میافتد. آری، پایان عمر انسان یا موت است یا قتل، و برای قتل و مردن با هم مقاتله میکنیم، برای مناصب خیالی و پوچ و هیچ سر و کله میشکنیم!
در محضر بهجت، ج۲، ص۴۰۹
...
از گذشتگان عبرت بگیریم که ما هم مثل آنها به مرگ نزدیکیم و چهار روز باقیمانده عمر را گمان نکنیم که چهارصدهزار سال خواهد بود. مگر معاویه میدانست که بعد از آن همه ظلم، کم عمر میکند؟!
هشامبنحکم با حضرت علیبنحسین علیهالسلام و منصور با بنیفاطمه و سادات بنیهاشم چه کردند؟ و الآن کجا هستند؟ آیا نبا...
نسبت این دنیا و عالم آخرت مثل شکم مادر و عالم رَحِم با این عالم است و أَلْمَوْتُ وِلادَةُ الروحِ (مرگ، تولد روح است). اساساً اصلِ انتقال، چیزی دیگر است. اصل اینکه مرغی از قفسی بپرد، خود مطلبی است، انتقالش به جای خوب باشد یا بد، مطلب دیگری است.
در محضر بهجت، ج۲، ص۲۳۵
...
وداع از این دنیا برای ما بسیار نزدیک است، ولی ما آن را بسیار دور میبینیم، وگرنه اینقدر با هم نزاع نداشتیم. هر دو طرف نزاع و یا یک طرف، مرگ را از خود دور میبینند.
در محضر بهجت، ج۲، ص۲۰۹
...
آقا شیخ مرتضی طالقانی رحمهالله حدود ۹۰ سال عمر داشت و در مدرسه آقا سید محمدکاظم یزدی رحمهالله در نجف اشرف بودند. هنگامی که برای ایشان عماری (برانکارت و تخت انتقال بیمار) آوردند و از ایشان استجازه نمودند که جهت معالجه به منزل انتقال دهند، فرمود: «قُضِی الأمْرُ، غَداً یخْبَرُ بِوَفاتِی؛ کار تمام شده...
راحتی در آخرت است، «وَ الناسُ یطْلُبُونَها فِی الدنْیا فَلا یجِدُونَهُ؛ و مردم آن را در دنیا جستوجو میکنند و نمییابند».١ اگر خوشیها و بدیها یک جا دیده شود، میبینیم که دنیا دو روز است؛ «أَلدهْرُ یوْمانِ: یوْمٌ لَک وَ یوْمٌ عَلَیک؛ روزگار دو روز است: روزی به نفع تو، و روزی بر ضرر تو»....
اطلاع از موت، اگر لازمهاش این باشد که انسان برای مرگ مهیا شود و دیون و حقوق را تدارک کند و بپردازد، خوب است.
یکی از طلاب را دیدند که خیلی گریه میکند، به او گفتند: چرا این همه گریه میکنی؟ گفت: در درس سید بحرالعلوم رحمهالله بودم، روایتی خواند که در سندش راویای به نام احمدبنمحمد بود، من گفتم: مح...
از عجایب اینکه شنیدم شخص فاضلی گفته است: ارواح ملل مختلف احضار شده است و از هرکدام که سؤال شده: چه طریقهای و چه مذهبی حق است؟ هر کدام گفتند: همان مذهب و مرامی که ما در دنیا داشتیم! آیا بعد از مرگ، و یا تا روز قیامت هم انسانها در همان مرام خود باقی هستند، یا خیر؟ به حسب ظاهر اینگونه نیست، بلکه مُس...
شخصی نزد دخترش رفت تا دو سه شب پیش او بماند، همانجا سکته کرد، چقدر مرگ به انسان نزدیک است. ما هر وقت میخواهیم ذکر مرگ کنیم، خود را در فاصله صدوبیست سال از آن میبینیم و آنگاه آن را ذکر میکنیم....
کاتبی کاغذنویس گفت: نیم یا سه ربع ساعت دیگر میخواهم بمیرم. گفتند: تو که سالم هستی. گفت: کار به این حرفها نداشته باشید. سرانجام همانطور که گفته بود شد و بعد از نیم یا سه ربع ساعت، خمیازهای کشید و خوابید و به رحمت خدا رفت. بنده از دو سه نفر از مشایخ خود شنیدهام که از وقت وفات خودشان خبر دادهاند،...