«٢١٢٨» انسان میتواند با نذر کردن، انجام کاری که مطلوب شارع است و یا ترک کاری را که مورد نهی واقع شده بر خود واجب کند.
«٢١٢٩» کسی که نذر میکند باید عاقل، بالغ و مسلمان باشد. بنابراین نذر از غیر بالغ یا دیوانه، یا کافر صحیح نیست....
وقف آن است که انسان مالی را بهصورت مخصوص به موارد و مصارف معینی اختصاص دهد، و احکام آن در مسائل آینده گفته خواهد شد.
«٢١۴٩» اگر کسی چیزی را وقف کند، از ملک او خارج میشود و خود او و دیگران نمیتوانند آن را ببخشند یا بفروشند و کسی هم از آن ملک ارث نمیبرد، ولی در بعضی از موارد بسیار نادر که در کتاب...
«٢٠٣١» اگر با زن نامحرمی به گمان اینکه همسر خود اوست نزدیکی کند، چه زن بداند که او شوهرش نیست، یا گمان کند شوهرش میباشد، باید عدّه نگاه دارد.
«٢٠٣٢» زنی که به عقد دائم درآمده و شوهرش گم شده، اگر بخواهد به دیگری شوهر کند، باید نزد مجتهد عادل برود و به دستور او عمل نماید....
«٢٠۵۶» مالی را که انسان پیدا میکند، اگر نشانهای نداشته باشد که بهوسیله آن صاحبش پیدا شود، و حیوان هم نباشد و ارزش آن از یک درهم، یعنی ۱۲/۶ نخود نقره سکهدار کمتر نباشد، میتواند از طرف صاحبش صدقه دهد؛ و یا به حاکم شرع بدهد....
«٢٠٧٠» اگر حیوان حلالگوشت را به دستوری که بعداً گفته میشود سر ببرند، وحشی باشد یا اهلی، بعد از جان دادن، گوشت آن حلال و بدن آن پاک است، ولی حیوان نجاستخوار که استبراء نشده و همچنین حیوانی که انسان با آن نزدیکی کرده، گوشت آن حلال نیست....
«٢٠٨٠» دستور سر بریدن حیوان آن است که چهار رگ بزرگ گردن آن را از پایین برآمدگی زیر گلو بهطور کامل ببرند، و آن چهار رگ عبارتند از: «حلقوم» که مجرای تنفس حیوان است، و «مری» که زیر حلقوم است و مجرای غذای حیوان است، و دو رگ خونی دیگر، که دو طرف حلقوم است و به آنها «ودج» گفته میشود، و اگر آنها را بشکاف...
«٢٠٨٣» سر بریدن حیوان پنج شرط دارد:
١ـ کسی که سر حیوان را میبُرد، چه مرد باشد یا زن و یا بچه ممیز، باید مسلمان باشد و اظهار دشمنی با اهلبیت پیغمبر صلیاللهعلیهوآله نکند. و مرتدّ از مسلمین، غُلاة، خوارج و منکر ضروریات اسلام، محکوم به حکم کافر است....
«٢٠١٧» طلاق بائن آن است که بعد از طلاق، مرد حق ندارد به زن خود رجوع کند؛ یعنی بدون عقد او را به همسری قبول نماید، و آن بر پنج قسم است:
١ـ طلاق زنی که نه سالش تمام نشده باشد؛
۲ـ طلاق زنی که یائسه باشد؛
۳ـ طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد؛
۴ـ طلاق زنی که او را سه دفعه طلاق دادهاند...
«٢٠١٩» در طلاق رجعی مرد به دو صورت میتواند به زن خود رجوع کند:
١ـ حرفی بزند که معنایش این باشد که او را دوباره زن خود قرار داده است؛
۲ـ کاری کند که زن از آن بفهمد رجوع کرده است.
«٢٠٢٠» برای رجوع کردن لازم نیست دو مرد شاهد بگیرد، یا به زن خبر دهد، بلکه اگر بدون اینکه کسی بفهمد، بگوید، به زنم رجوع کر...
«٢٠٢٢» طلاق زنی را که به شوهرش مایل نیست و مهر یا مال دیگر خود را به شوهر میبخشد تا طلاقش دهد، خلع گویند.
«٢٠٢٣» اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: «زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق»؛ یعنی: «زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست...