اثر اشک بر سیدالشهداء علیهالسلام
گفت به اینکه، رفیقی داشتم از اهلسنت، همیشه بد میگفت به شیعه، تا یک دفعه فهمید که من دارم میروم نجف، برای زیارت. گفت: «خیلی خب! برو، خواهی فهمید که هیچی از ایشان برنمیآید، اهل هیچی نیستند.» رفت و آمد. گفت: «نگفتم به تو؟ الحمدلله بر تو هم واضح شد که رفتی و آمدی هیچکار نتونستن با من بکنن.» با اینک...