صفحه اصلی

در حال بارگیری...

استفتائات احکام قصاص

۶١٨٣. در صورتى که اولياى دم مدّعى قتل عمد و متّهم منکر آن باشد و حجّتى بر قتل عمد نباشد، نوع قتل را مشخص فرماييد.  

ج. قتل خطا يا شبه عمد ثابت است که متهم اقرار به آن دارد و حاکم در اين مورد که جاى لوث است، اجراى قسامه مى‌کند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8905 | پیوند ثابت
۶١٩٩. پيوند زدن دستى که از باب قصاص عضو، قطع شده چه حکمى دارد؟  

ج. مى‌تواند دوباره آن را پيوند دهد، بلکه با تمکن، شايد بر خود فرد جنايت‌کار واجب باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8921 | پیوند ثابت
۶٢١٣. قطع عضو شخص محکوم به قصاص عضو يا حدّ قطع، با دستگاه چه حکمى دارد؟  

ج. قصاص نمى‌شود، مگر با آهن تيز غير مسموم با مناسبت با استيفاى مثل، که گاهى کارد و گاهى شمشير است و با مراعات آن دو شرط، با دستگاه هم اشکال ندارد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8937 | پیوند ثابت
۶١٨۴. فردى به قتل عمد کشته مى‌شود که داراى پدر و اولاد صغار است. پدر مقتول که ولىّ صغار نيز مى‌باشد، مطالبه قصاص کرده است و حاضر است در صورت مطالبه سهم صغار از ديه، پس از بلوغشان آن را بدهد. صغار پس از بلوغ تا زمان حيات ولىّ، مطالبه‌اى نکردند، امّا پس از فوت وى، سهم خود را مطالبه مى‌کنند. آيا چنين حقّى براى آنان ثابت است؟  

ج. آن اولاد حق مطالبه‌ى سهم‌الارث از ديه را ندارند، حتى در زمان حيات  ولىّ؛ زيرا بنابر اظهر جايز است ولىّ به ولايت بر صغار با عدم مفسده يا وجود مصلحت براى صغار درخواست قصاص کند که لازمه‌اش اين است که ديگر صغار حقى از ديه ندارند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8906 | پیوند ثابت
۶٢٠٠. آيا ورثه مقتول، حقّ قصاص مادرى که فرزندش را کشته است دارند؟  

ج. ورثه‌ى ديگر مقتول، حق قصاص از مادر را دارند.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8922 | پیوند ثابت
۶٢١۶. اگر قاتل عمدى قبل از اجراى قصاص خودکشى کند، آيا ديه ساقط مى‌شود؟  

ج. احوط براى ورثه او اداى ديه‌ى مقتول از مال قاتل است و اگر مال نداشته باشد، اقارب او احتياطا ادا نمايند و اگر آن‌ها هم فقير باشند، به مقتضاى احتياط از بيت‌المال تأديه شود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8938 | پیوند ثابت
۶١٨۵. آيا مقتول پيش از فوتش نسبت به قصاص داراى حقّ مى‌باشد؟ آيا نسبت به ثلث ديه هم داراى حقّ نيست؟  

ج. قصاص، حقّ ورثه است و مقتول پيش از موتش در آن حقّى ندارد. ولى در ديه‌ى خطايى نسبت به ثلث آن به وصيت حقّ دارد و الحاق ديه صلحى که بدل از قصاص است به آن خالى از رجحان نيست و تا پيش از موت در جامع بين قصاص طرف و قصاص نفس حقّ دارد و اثر فعلى جنايت را که طرف باشد، حقّ عفو دارد منجّزا و سرايت به قتل امر ديگرى است که حادث پس از عفو است که مربوط به قبلى نيست و زايد بر معفوّعنه است و آن حقّ ورثه است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8907 | پیوند ثابت
۶٢٠١. آيا جدّ صغار مى‌تواند قاتل پدر صغار را عفو کند؟  

ج. جدّ صغار در مورد عفو از قاتل پدر صغار با مصالحه و نظر حاکم شرع، بايد ملاحظه‌ى عدم مفسده براى صغار را بکند، مانند ساير تصرفات ولىّ و اگر صغير محتاج باشد، اين عفو مضرّ به حال او است و اين در تمام جنايات ولو غير قتل هم جارى است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8923 | پیوند ثابت
۶٢١٧. در قتل عمد اگر ولىّ‌دم صغير باشد، آيا ولىّ يا قيّم او مى‌تواند درخواست قصاص نمايد يا با رعايت غبطه وى، مطالبه ديه کند؟  

ج. احوط تأخير تا زمان بلوغ است و اظهر جواز قصاص براى ولىّ با رعايت مصلحت يا مجرّد عدم مفسده است، لکن در صورت نزديک بودن زمان کمال و عدم مفسده در تأخير و احتمال حصول عفو، اگرچه بر مالى باشد، احتياط در تأخير بدون محذور ترک نشود.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8939 | پیوند ثابت
۶١٨۶. اگر فرضا کسى هنگام جنگ، مجروحان دشمن را که اميدى به حياتشان نبوده، يا اسيران آن‌ها را، تير خلاص زده باشد ولو براى اين که که زياد زجر نکشند، چه حکمى دارد؟  

ج. ضارب مسؤول قتل آن‌ها است، هر چند براى اين‌که آن‌ها زياد زجر نکشند زده باشد و اين قتل عمد است، مگر اين‌که ثابت شود مقتول حيات مستقرّه نداشته‌است. خلاصه آن که ولىّ مقتول طلب کننده قصاص يا ديه است و اگر دسترسى به او نيست، بايد ديه‌ى او را به حاکم شرع بدهد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8908 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها