آمده بود و با اصرار میگفت: «آقا، دستورالعمل بدهید!»
پاسخی نشنید.
باز تکرار کرد: «به من یک دستورالعملی بدهید!»
آقا با تندی گفت: «دستورالعمل؟! دستورالعمل؟! دستورالعمل که چیزی نیست؛ کو عملکننده آقا؟!»
مرد، باز خواستهاش را تکرار کرد.
اینبار آقا گفت: «یک حرفی به شما میزنم که اگر هزار سال هم بگردید، همین است؛ و غیر از این نیست: بروید و گناه نکنید!»