اگر درست به قرآن عمل میکردیم، با عمل خود دیگران را جذب میکردیم؛ زیرا مردم، غالباً بهجز عده معدود، خواهان و طالب نور هستند و آنان که به اسلام و قرآن نگرویدهاند، قاصرند و نور به آنها عرضه نشده است. اینگونه افراد به اعمال ما و رفتار ما نگاه میکنند، که در ظاهر خوب، و در باطن بد است و زیر و روی آن با هم تفاوت دارد!
اگر راست میگوییم که قرآن سلاح است، پس چه احتیاج به سلاح دیگر؟ اگر به قرآن عمل میشد، آیا این همه بین مسلمانان جنگ و خونریزی واقع میشد؟! با قیمت نفت سلاح تهیه میکنیم و به جان هم میافتیم و برادرکشی میکنیم! عمل به قرآن، یعنی اینکه از ظالم کنارهگیری کنیم و ظالم را لعن کنیم و از او تبری بجوییم، ولی عموم ما مسلمانان، یا خود ظالم هستیم، و یا با ظالم همپیمانیم!
بنیامیه و بنیعباس حدود پانصد سال حکومت کردند، با آن همه جنایات و ظلم که آنها نسبت به علی و اولاد علی و ذریه رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم روا داشتند، باز هم ما مسلمانان آنان را قبول میکنیم و دوستشان داریم، و بااینحال، مدعی هستیم که عمل به قرآن میکنیم، و از «حَسْبُنا کتابُ اللهِ؛ کتاب خدا برای ما بس است»١ دم میزنیم؛ لذا در زمان ظهور دولت حق و حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجهالشریف، اول به حساب همین مدعیان عمل به قرآن میرسند؛ زیرا اینها از کفار معاندترند. و نصاری چون میبینند حضرت مسیح علیهالسلام به آن حضرت اقتدا میکند، از آن حضرت متابعت میکنند و زودتر از دیگران به اسلام و حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف میگروند.