حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
آیا میتوانیم سالم، بار به منزل ببریم و در عین حال به امور مسلمانان و مؤمنین بیتفاوت باشیم؟! آیا امکان دارد بدون اهتمام به امور مسلمانان، به مقصود برسیم؟!
در محضر بهجت، ج۱، ص۵۱
...
اللَّهُمَّ وَ مَا مَسَّهُمَا مِنِّي مِنْ أَذًى،
خدایا! آنچه از جانب من آزار به ایشان رسیده،
أوْ خَلَصَ إِلَيْهِمَا عَنِّي مِنْ مَكْرُوهٍ،
یا کار ناپسندی از سوی من نسبت به آنها رخ داده،
أوْ ضَاعَ قِبَلِي لَهُمَا مِنْ حَقٍّ،
یا حقّی که از آنان بر عهدۀ من ضایع شده، ...
اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّيَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ قَوْلٍ،
خدایا! آنچه را پدر و مادرم، در سخن گفتن با من، اگر از اندازه بیرون رفتند،
أوْ أَسْرَفَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ فِعْلٍ،
یا در کاری نسبت به من زیادهروی کردند،
أوْ ضَيَّعَاهُ لِي مِنْ حَقٍّ،
یا حقّی را از من به تباهی کشیدند، ...
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست،
و خُذْ ظَالِمِي وَ عَدُوِّي عَنْ ظُلْمِي بِقُوَّتِكَ،
و ستمکنندۀ بر من و دشمنم را با نیرویت از ستم بر من بازدار،
و افْلُلْ حَدَّهُ عَنِّي بِقُدْرَتِكَ،
و با قدرتت تندی و تیزی ستمش را بر من بشکن،...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
اگر دعاهای مقرون (همراه) به اشک داشتیم، پیش میبردیم، و اگر میمردیم و شهید میشدیم، مقصود حاصل میشد.
الآن برادران و خواهران مذهبی و دینی ما در فشار و ناراحتی به سر میبرند، و ما اینگونه راحت و بیتفاوت نشستهایم؛
پس اگر روزی ما در فشار و ناراحتی به سر بریم و آنها راحت...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
امروز هر کس نماز بخواند و برای رفع ابتلائات مسلمانها بعد از نماز دعا نکند، معلوم میشود برای رفاه حال دنیای خود هم قاصر بلکه مقصر است، در امر آخرت که هیچ!
«مَنْ أَصْبَحَ وَ لا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ، فَلَیسَ بِمُسْلمٍ؛ هر کس صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام ...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
ترک صلوات و دعا کردن به دعاهای شخصی، مانند رها کردن سرچشمه و به دنبال جوی آب و یا حوض گشتن است؛ زیرا وقتی برای وسعت مقام و درجه واسطه فیض دعا میشود، دعاهای شخصی هم در آن گنجانده شده است.
نکتههای ناب، ص٧٧
...
گفته بود: «توی حرم که مشغول نماز و دعا هستم، هر کس میآید کنار سجّادهام، منتظر مینشیند تا سؤالی کند یا حرفی بزند، از همان لحظه او را هم در آن نماز و دعا شریک میکنم.»
به شیوه باران، ص٣٠
...
رفته بودم بگویم برای مریض ما دعا کند. دیدم عدهای دارند سؤالهای علمی میپرسند.
گفتم: «حالا این وسط من وقتش را بگیرم و بگویم برای فلانی دعا کن؟»
خواستم حرفم را قورت بدهم که نگاهم به نگاهش افتاد؛
با مِنّ و مِن گفتم: «آقا! مریض داریم؛ دعایش میکنید؟»
گفت: «من همۀ مریضها را دعا میکنم؛ حتی برای مسلما...
از مسجد که بیرون میآمدیم، میایستاد و برای مردم دعا میکرد.
دورش را میگرفتند و شلوغ میشد؛ او اما از هر کاری که مردم را به زحمت بیندازد، دلخور میشد.
به همراهان سفارش میکرد: «مراقب آنهایی که پشت سر میآیند، باشید. نکند اذیت شوند؛ نکند هُلشان بدهید یا داد بزنید...»
یکبار زنجیری بین او و مردم ز...