شخصی میگفت: در اوایل مرجعیت سید محمدکاظم یزدی رحمهاللّه در نجف با آن همه عائله، دیدم خادم او دیگ بزرگی را گرفته و از خانه به بازار میرود، هنگام برگشتن نیز با او برخورد نمودم و دیدم به اندازه کف دست روغن گرفته و در دیگ گذاشته و به منزل میبرد!
آقای دیگری نیز یک عدد تخممرغ آبپز میکرد و نصف آن را با نان ظهر میخورد و نصف دیگر را شام.