صفحه اصلی

در حال بارگیری...

استفتائات احکام قصاص

۶١٨٧. فردى در اثر ضربه‌اى، باعث قتل ديگرى شده است. پزشک قانونى چنين نظريّه  داده که مقتول داراى بيمارى‌ها و امراض ديگرى بوده و آن بيمارى‌ها و امراض در مرگ وى مؤثر بوده است. خلاصه قتل، مستند به اين ضربه است و تأثير آن ضربه ۴٠% مى‌باشد که جزو اخير علت تامّه بوده است که اگر ضربه نمى‌خورد، فوت نمى‌کرد. آيا باعث تخفيف در محکوميّت اوست؟  

ج. خير، ضارب قاتل است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8909 | پیوند ثابت
۶٢٠٣. ١) راجع به ماده‌ى ٢۵٩ قانون مجازات اسلامى[1]: اگر کسى که مرتکب قتل موجب قصاص شده باشد، پيش از اجراى حکم بميرد، در اين‌صورت آيا سقوط قصاص، سقوط ديه را نيز به دنبال خواهد داشت يا اين‌که ديه هم‌چنان باقى است و بايد از مال قاتل پرداخت شود؟ ٢) راجع به ماده‌ى ٢۶٠ قانون مجازات اسلامى[2]: اگر کسى که مرتکب قتل عمد شده است فرار کند و تا هنگام مردن به او دسترسى نباشد، در اين‌صورت تکليف ديه چيست؟ آيا حکم فوق‌الذکر و حکم مربوط به بند «١» هم‌چنان جارى است؟  

ج۱. ممکن است بگوييم به ديه تبديل مى‌شود به نحوى که ذکر مى‌شود.

ج۲. احوط براى ورثه‌ى او اداى ديه مقتول از مال قاتل است و اگر صاحب مال نباشد، بر اقارب او اداى ديه‌ى احتياط است و اگر نباشند يا فقير باشند، از بيت‌المال تأديه مى‌شود به مقتضاى احتياط.

[1]. ماده 259 قانون مجازات اسلامى، «هرگاه کسى که مرتکب قتل موجب قصاص شده است بميرد، قصاص و ديه ساقط مى‏شود».

[2]. ماده 260 قانون مجازات اسلامى: «هرگاه کسى که مرتکب قتل عمد شده است فرار کند و تا هنگام مردن به او دسترسى نباشد، پس از مرگ قصاص به ديه تبديل مى‏شود که بايد از مال قاتل پرداخت گردد و چنان‏چه مالى نداشته باشد، از اموال نزديک ترين خويشان او به نحو «الاقرب فالاقرب» پرداخت مى‏شود و چنان‏چه نزديکانى نداشته باشد يا آن‏ها تمکن نداشته باشند، ديه از بيت‏المال پرداخت مى‏گردد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8925 | پیوند ثابت
۶٢١٩. شخصى به نام «الف» از مدتى قبل با خانمى شوهردار رابطه نامشروع برقرار مى‌نمايد، حتى يک بار با هم به شمال مى‌روند. شوهر آن خانم به علت همين رابطه‌ى نامشروع خانم را مطلّقه نموده است. خانم به لحاظ دل‌زدگى از شوهر به «الف» علاقمند بوده و گفته است مى‌خواستم همسر «الف» شوم و پدر و برادر آن خانم، «الف» را در خانه خود مى‌بينند، دست و پاى او را طناب پيچ مى‌کنند، به جلوى منزل «الف» مى‌برند و در حضور مادر «الف» با ضربات چاقو او را به قتل مى‌رسانند. يکى از ضربات چاقو به قفسه سينه‌ى مقتول اصابت کرده و باعث مرگش شده است، ضارب آن پدر آن خانم مى‌باشد که تحت تعقيب است. وکيل متّهم مدّعى گرديده موکلش با اعتقاد به مهدورالدّم بودن مقتول اقدام به قتل «الف» کرده است و اتّهام را قتل عمدى ندانسته است. اينک با توجه به مراتب بالا و با عنايت به سوابق آشنايى مقتول با خانواده متّهم و علاقه‌ى شديد آن خانم به «الف» و اين‌که مى‌خواسته همسرش شود و مقتول هم مجرّد بوده است، آيا ادّعاى اعتقاد به مهدورالدّم بودن «الف» شرعا و قانونا پذيرفته مى‌شود و وجاهت قانونى دارد؟  

ج. صرف امر مزبور مجوّز قتل نيست و مقتول مهدورالدّم نمى‌باشد و بهتر اين است صاحبان دم به ديه مصالحه نمايند و «ان تعفوا أقرب للتقّوى» و ثبوت توهّم هدر دم مى‌تواند نافى عمدى بودن باشد.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8941 | پیوند ثابت
۶١٨٨. ضاربى باعث کاهش بينايى چشم مضروب شده است، به حدّى که اين بينايى کالعدم محسوب مى‌شود. آيا قصاص ثابت است؟  

ج. جاى قصاص نيست؛ زيرا در معرض خطر و تجاوز از حدّ است و جاى ديه يا ارش است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8910 | پیوند ثابت
۶٢٠۴. آيا کشتن بيماران سرطانى و صعب‌العلاج که به تشخيص پزشکان چند روزى از عمرشان باقى نمانده و در اثر بيمارى شديدا رنج مى‌کشند، در صورتى که کاملاً به  اين امر رضايت داشته باشند، جايز است؟ در اين‌صورت فعل پزشکان يا پرستار تحت چه عنوانى قرار مى‌گيرد؟ (ماده‌ى ٢۶٨ قانون مجازات اسلامى)  

ج. جايز نيست و اذن آن‌ها هم مجوّز نيست.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8926 | پیوند ثابت
۶٢٢١. آيا در قتل عمد زوجه توسط زوج، قصاص ثابت است؟  

ج. اظهر ثبوت حق قصاص است براى اولاد زوجه از قاتل که پدر آن‌ها است، اگرچه صلح به ديه، موافق احتياط است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8942 | پیوند ثابت
۶١٨٩. زنى بدون وطى و دخول، از راه نامشروع حامله شده است، پس از تولّد حمل، براى حفظ آبرو، آن را کشته است. آيا پدر تکوينى ولد، حق قصاص يا ديه دارد؟ اگر نوبت به ديه برسد، آيا مادر از ديه ارث مى‌برد؟  

ج. چون زنا محقق نشده، پدر فرزند ولايت دارد در قصاص زن يا گرفتن ديه و پدر ديه‌اش را به ارث مى‌برد، به خلاف زن که قاتل بوده است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8911 | پیوند ثابت
۶٢٠۵. اگر شخصى مرتکب زناى به عنف گردد و زن را بکشد، در اين صورت که طرف به واسطه زناى به عنف مهدورالدم است، اگر اولياى زن بخواهند قصاص کنند، بدون ردّ نصف ديه قصاص، آيا صحيح است؟  

ج. اگر حاکم بخواهد به جهت اجراى حدّ زنا او را بکشد، ديگر ارتباطى به ورثه زن ندارد و اگر بخواهند اولياى مقتول او را از جهت قصاص بکشند، بايد نصف ديه را ردّ کنند، با ملاحظه‌ى استحقاق مکرهه مهر المثل را، واللّه‌ العالم.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8927 | پیوند ثابت
۶٢٢٢. اگر راننده‌اى با عابرى تصادف کند و او را رها کرده و فرار نمايد و پس از فوت، پزشک چنين نظر دهد که اگر او را به بيمارستان مى‌بردند، نجات مى‌يافت، اين قتل چه نوع قتلى مى‌باشد؟  

ج. قتل شبه عمد است.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8943 | پیوند ثابت
۶١٩٠. آيا در قسامه در باب قصاص، وحدت مجلس لازم است؟  

ج. مى‌شود حدّ نصاب آن در جلسات متعدد باشد و وحدت مجلس لازم نيست.

کتاب: استفتائات | شناسه: 8912 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها