صفحه اصلی

در حال بارگیری...
یادنامه

زندگی‌نامه کوتاه از سید مرتضی

آیت‌الله بهجت‌قدس‌سره می‌فرمودند: «اين سه شخصيت (سيد مرتضى، شيخ مفيد و شيخ طوسى‌رحمهم‌اللّه) خيلى بزرگوار بوده‌اند و تقريباً به مذهب حيات دادند؛ بلكه شالوده و اساس و پايه مذهب تشيع را اينها ريخته‌اند. وقتى در مجلس خواجه نصير طوسى سخن از سيد مرتضى مى‌آمد، مى‌فرمود: صلوات‌اللّه‌عليه».

آن شب، شیخ خواب عجیبی دید. حضرت زهراسلام‌الله‌علیها را در عالم رؤیا دید. دست دو فرزند خود، حسن و حسین علیهما‌السلام را ـ‌در حالی که در سن کودکی بودندـ گرفته بود. نزد شیخ آمد و به او فرمود: «ای شیخ، به این دو، فقه بیاموز». صبح‌هنگام، در فکر خواب دیشب بود. اما این حیرت چندان طول نکشید. پس از مدتی زن سیدی که فاطمه نام داشت، نزد شیخ آمد. درحالی‌که دست دو پسرش را گرفته بود رو به شیخ کرد و گفت: «ای شیخ، به این دو، فقه بیاموز». این‌گونه بود که سیدِ مرتضی و برادرش سیدِ رضی شاگردان سفارشی شیخ مفید شدند.

آیت‌الله بهجت‌قدس‌سره می‌فرمودند: «اين سه شخصيت (سيد مرتضى، شيخ مفيد و شيخ طوسى‌رحمهم‌اللّه) خيلى بزرگوار بوده‌اند و تقريباً به مذهب حيات دادند؛ بلكه شالوده و اساس و پايه مذهب تشيع را اينها ريخته‌اند. وقتى در مجلس خواجه نصير طوسى سخن از سيد مرتضى مى‌آمد، مى‌فرمود: صلوات‌اللّه‌عليه».

علی‌بن‌حسین، مشهور به سید مرتضی، در سال ۳۵۵ ه‍.ق. در شهر بغداد به دنیا آمد. نسب شریفش با پنج واسطه به حضرت موسی‌بن‌جعفرعلیه‌السلام می‌رسد.

سید را «علم‌الهدی» هم می‌گویند. این لقب، حکایتی شیرین دارد. نقل است که در سال ۴۲۰ ه‍.ق. القادربالله، وزیر خلیفه، سخت بیمار شد. شبی امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام را در خواب دید که به او می‌فرماید: «به علم‌الهدی بگو برای تو دعا کند تا از بیماری خلاص شوی». وزیر عرض کرد: «علم‌الهدی کیست؟» آن حضرت فرمود: «علی‌بن‌حسین، علم‌الهدی است». از آن پس، وزیر فرمان می‌دهد که همه، سید را به این لقب بخوانند.

سید پس از ورود به محضر استاد گران‌قدرش، شیخ مفیدرحمه‌الله، درجات کمال را به‌سرعت طی کرد و عالمی جامع شد. روزی به استادش در مسئله‌ای اشکال کرد. آنچه شیخ مفیدرحمه‌الله می‌گفت قبول نمی‌کرد. بحثشان به نتیجه‌ای نرسید و هیچ‌یک از گفته خود کوتاه نیامد. قرار بر این شد که مسئله را بنویسند و روی صندوق مدفن مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السلام بگذارند تا آن حضرت حق را مشخص کند. پس از آن، وقتی کاغذ را برداشتند، دیدند که با خط سبز بر روی کاغذ نوشته شده: «انت شیخی و معتمدی و الحق مع ولدی، علم‌الهدی».

روزی به استادش در مسئله‌ای اشکال کرد. آنچه شیخ مفیدرحمه‌الله می‌گفت قبول نمی‌کرد. بحثشان به نتیجه‌ای نرسید و هیچ‌یک از گفته خود کوتاه نیامد. قرار بر این شد که مسئله را بنویسند و روی صندوق مدفن مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السلام بگذارند تا آن حضرت حق را مشخص کند. پس از آن، وقتی کاغذ را برداشتند، دیدند که با خط سبز بر روی کاغذ نوشته شده: «انت شیخی و معتمدی و الحق مع ولدی، علم‌الهدی».

سید پس از وفات شیخ مفیدرحمه‌الله عهده‌دار زعامت شیعه و پیشوای فقهی و کلامی امامیه شد. اهل سنت در عصر سید مرتضی، برای جلوگیری از تشتّت و فزونی آرا تصمیم گرفتند بر چهار مذهب مالکی، شافعی، حنبلی و حنفی اجماع کنند. سید کوشش بلیغی کرد تا مذهب شیعه نیز به رسمیت شناخته شده و بر پنج مذهب اجماع شود. خلیفه وقت، مبلغ بالایی درخواست کرد تا موافقت کند. سید از اموال خود نیمی از آن مبلغ را فراهم کرد، ولی افسوس که سایر شیعیان در وضعیتی نبودند که بتوانند باقی آن را تأمین کنند. سید اگرچه موفق به این کار نشد، اما با سعی و جهد علمی، پایه‌های مذهب شیعه را مستحکم کرد.

بیش از هشتاد عنوان کتاب از سید مرتضی نام برده‌اند، ولی افسوس که تعداد کمی از آنها در دسترس است. اما گویا از همان تعداد کم نیز، همه‌اش به چاپ نرسیده. آیت‌الله بهجت‌قدس‌سره همیشه حسرت می‌خورد و می‌گفت: «خدا كند، كتاب‏هاى علماى بزرگ مذهب، نظير شيخ مفيد و صدوق و سيّدَين (سيد رضى و سيد مرتضى) به چاپ برسد!».

سید پس از عمری پربرکت، در سال ۴۳۶ ه‍.ق. در بغداد دار فانی را وداع گفت. پسرش بر پیکر او نماز گزارد و در خانه خود به خاک سپرده شد. پیکر پاک او و برادرش، سید رضی، پس از سال‌ها به کربلا منتقل و در رواق حسینی‌علیه‌السلام، در جوار قبر جدشان، ابراهیم مجاب، به خاک سپرده شد.

منبع: سالنامه العبد ١٣٩٣ - دی

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها