سؤال: «وَجَدْتُک أَهْلاً لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُک؛ تو را اهل پرستش یافتم، لذا تو را پرستیدم»[fn value="١"]بحار الانوار، ج۴۱، ص۱۴؛ ج۶۷، ص۱۸۶ و ۲۳۴؛ ج۶۹، ص۲۷۸.[/fn] یعنی چه؟
جواب: یعنی در عبادت جز اهلیت داشتن و سزاوار بندگی بودن چیز دیگری منظور نباشد، نظیر عبادت احرار در روایت دیگر.[fn value="٢"]ر.ک: اصول کافی، ج۲، ص۸۴؛ وسائل الشیعة، ج۱، ص۶۲ و ۶۳؛ بحارالانوارا، ج۴۱، ص۱۴؛ ج۶۷، ص۱۹۶، ۲۱۲، ۲۳۶، ۲۵۵ و...[/fn]
آیا «وَجَدْتُک أَهْلاً لِلْعِبادَةِ» جز قصه پروانه و شمع است؟! لابد میگویید: پروانه نور حسی شمع را میبیند، میگوییم: این نور حسی مخلوق از آن نور غیرمحسوس است.«اللَّهُ نُورُ السَّمَـوَ تِ وَالأَرْض؛ خداوند نور آسمانها و زمین است»؛ نور: ۳۵. آیا میشود گفت یک لیره را دوست دارم و از آن خوشم میآید، ولی هزار لیره را دوست ندارم؟!