صفحه اصلی

در حال بارگیری...
بیانات

التزام به قنوت، افتخار شیعه است

التزام شیعه به قنوت، افتخاری است برای آنها، جهت تعظیم و تجلیل در پیشگاه خداوند متعال؛ در قبال عامه که تکتف میکنند (دست‌بسته نماز میخوانند) جهت تعظیم؛ زیرا قنوت هم تعظیم است و هم تزئین و هم ابتهال و تذلل و خشوع برای نمازگزار. با اینکه عامه در روایات خود تصریح دارند که حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم در صلات فجر قنوت نمود و نفرین کرد؛ بااین‌حال، این‌گونه تعظیم را که معمولٌ‌بِهِ (مورد عمل) رسول‌الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم بوده است، ترک میکنند؛ و تکتف را که مورد عمل آن حضرت نبوده، به صرف استحسانات و خیالات خود بهجا میآورند! البته ممکن است قنوت در نمازی مؤکّد و در جای دیگری چنین نباشد، ولی درهرحال قنوت، دعاست؛ و دعا امری است مطلوب و مرغوب و مأمورٌبِه، و بهترین وقت آن در حال نماز میتواند باشد که مُصلّی قلب خود را استحضار کرده است. به‌خلاف تکتف که نه مورد عمل بوده و نه مأمورٌبِه، به‌گونهای‌که اگر مالک در ترک آن مخالف نبود، قطعاً شیعه در ترک آن شناخته میشد.

تنها جهت مشترک این دو (تکتف و قنوت) آن است که هر دو عرفاً زینت و تجلیل و تعظیم شمرده میشوند. بلکه معلوم نیست که عرب تعظیم و تجلیل به‌صورت تکتف برای ملوک خود را داشته و نزد آنها مرسوم و متعارف بوده باشد. در روایت است که اسرای عجم و ایرانی به حال دست‌بسته در برابر خلیفۀ ثانی ایستاده بودند، از آنان سؤال کرد: چرا دست‌بسته ایستادهاید؟ گفتند: جهت تعظیم؛ زیرا ما در برابر ملوک خود چنین تعظیم میکنیم. از اینجا بود که خلیفۀ ثانی دستور داد که در نماز هم در برابر خدا چنین تعظیمی داشته باشند. البته در نزد عامه، جواز دعا کردن در نماز درست صاف نیست، لذا ابوحنیفه به‌صورت سؤال میپرسد: آیا جایز است قنوت در نماز یا خیر؟ و ابن‌حنبل میگوید: «أُحِبُّ أَنْ یدْعی بِما فِی الْقُرآنِ؛ دوست دارم که با دعاهای قرآنی [در نماز] دعا شود»، تا بین دعا و قرآن جمع شود. آیا با اینکه هیچ حالی بین بنده و خدا، بالاتر از حال نماز نیست، آیا میشود باور کرد که بنده در آن وقت برای حوائج خود دعا نکند؟! و با خالق و محبوب خویش، راز و نیاز، و با قاضی‌الحاجات مناجات نداشته و یا از آن ممنوع باشد؟!

اگر انسان مسائل خود را از غیر اهل یاد بگیرد، کارش به اینجا میرسد. خدا میداند که قنوت چه تأثیراتی در مسلمانها میتوانست داشته باشد، در صورتی که از آن صرف نظر نمیکردند. آیا با اینکه انسان سرتاپا احتیاج است، میشود گفت: سؤال و درخواست در حال نماز ممنوع است؟! اینکه از ابن‌حنبل نقل شده که: «أُحِبُّ أنْ یدْعی بِما فِی الْقُرآنِ» مبتنی بر این است که دعا، کلام آدمی و مبطل نماز است، آیا «أَللَّهُمَّ ارْزُقْنِی» و امثال آن، کلام آدمی محسوب میشود؟!

در محضر بهجت، ج۳، ص۱۹۰

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها