صفحه اصلی

در حال بارگیری...
مناسک حج

شرایط نائب

«۱۹۲» «نائب»، یعنی کسی که برای انجام دادن حجّ از طرف دیگری در نظر گرفته می‌‏شود، باید دارای شرایط خاصی خواه شرط جواز تکلیفی نیابت یا شرط صحّت حج یا شرط صحّت اجاره باشد، که به تفصیل در ذیل ذکر می‌گردد:

شرط اوّل: «بلوغ»

«۱۹۳» بچّه‌‏ای که ممیز نیست یعنی خوب و بد را نمی‏‌فهمد در حجِ واجب‏ نمی‌‏تواند نائب شود ولی بچّه‏‌ای که ممیز است، صحت نیابت او بنا بر شرعیت عبادت صبی ممیز در حجِ واجب و غیر آن، خالی از رجحان نیست.

شرط دوّم: «عقل»

«۱۹۴» نیابت «دیوانه» صحیح نیست، مگر این که جنون او ادواری باشد و در زمان بهبودی او نیابت صورت گیرد.

«۱۹۵» تذکر: نیابت شخص «سفیه» بدون اجیر شدن مانعی ندارد؛ و با اجیر شدن هم با اذن سرپرست او، مانعی ندارد.

شرط سوّم: «ایمان»

«۱۹۶» نائب علاوه بر این که خداوند متعال و حضرت پیامبر اکرم را قبول دارد، باید به امامت دوازده امام علیهم السلام هم معتقد باشد؛ پس نیابت غیر مؤمن صحیح نیست، هر چند که اعمال را طبق مذهب حق به‌جا آورد.

شرط چهارم: «مورد اعتماد بودن نائب و قابلیت انجام دادن اعمال به نحو صحیح»

«۱۹۷» ۱. کسی را که به عنوان نائب، اجیر می‏‌نمایند، باید اعتماد داشته باشند که به وظیفه‏‌اش عمل می‏‌نماید هر چند عادل بودن وی لازم نیست. و باید به گونه‌‏ای باشد که قابلیت انجام دادن اعمال را به نحو صحیح داشته باشد هر چند فعلًا بعضی مسائل را نداند ولی قبل از عمل بتواند یاد بگیرد، یا با راهنمایی دیگران بتواند به نحو صحیح انجام دهد.

«۱۹۸» ۲. تا یقین نداشته باشند که نائب به وظیفه‌‏اش عمل نموده یا اماره معتبری نباشد، حجّ از عهده کسی که از طرف او نیابت صورت گرفته، ساقط نمی‏‌شود.

شرط پنجم: «بنا بر احتیاط معذور از بعضی اعمال نباشد»

«۱۹۹» مراد از معذور نبودن آن است که بتواند وظایفی را که در حال اختیار برای به‌جا آورنده حج مشخص شده، انجام دهد.

«۲۰۰» ۱. اگر ممکن باشد که فردی را اجیر نمایند که عذر و مشکلی ندارد، بنا بر احتیاط نمی‌‏توانند کسی را که در ترک بعضی از اعمال حجّ یا در به‌جا آوردن آن به طور صحیح، معذور باشد اجیر نمایند؛ و اکتفا به حجّ تبرّعی چنین شخصی هم مشکل است.

«۲۰۱» ۲. خدمه کاروان‌ها و مانند آنها اگر شب عید قربان را در مشعر الحرام نمی‏‌مانند، بنا بر احتیاط نمی‌‏توانند نائب شوند.

«۲۰۲» ۳. اگر کسی هنگام پذیرفتن نیابت، بر انجام وظائف کامل قادر بوده ولی در بین اعمال، عذری برای او پیش آمده، تمام کردن عمل طبق وظیفه عذری کفایت می‌‏کند و مضرّ به صحیح بودن نیابت نیست.

«۲۰۳» ۴. نیابت کسی که به ارتکاب بعضی از محرّمات احرام مثل زیر سایه رفتن مضطرّ باشد، اشکال ندارد.

جواز نیابت مرد از طرف  زن و بالعکس‏

«۲۰۴» مرد می‌‏تواند از طرف زن، حجّ نیابی انجام دهد و عکس آن نیز جایز است هر چند مرجوح است.

جواز نیابت کسی که حجّ نرفته‏

«۲۰۵» نیابت کسی که تا کنون به حجّ نرفته که به او «صَرورَه» می‌‏گویند اگر شرایط لازم را دارا باشد، مانعی ندارد، هر چند مکروه است؛ ولی اگر مزایایی در او باشد از قبیل فقاهت و تقوی‏ و کمالات دیگر، مکروه نیست؛ بلکه موجب راجحیت می‏‌شود.

اگر بر نائب، حج واجب باشد

اگر نائب در همان سالی که اجیر شده است، بر او حج واجب و فوری باشد مثل حَجّة الاسلام یا نذر یا غیر آن دو صورت دارد:

«۲۰۶» الف. اگر کسی با علم و آگاهی به این که نباید نائب می‏‌شده، اجیر شده، خلاف کرده ولی حجّ او صحیح است و حجّ از عهده میت ساقط می‏‌شود؛ ولی اگر قائل به صحت اجاره به نحو ترتب نباشیم، نائب مستحق اجرتی را که معین نموده‌‏اند نمی‏‌باشد؛ بلکه مستحق اجرت متعارف حجّ است.

«۲۰۷» ب. اگر کسی بدون علم و عمد، یا به خاطر این که نمی‌‏دانسته حجّ بر او واجب بوده، یا غافل بوده یا فراموش کرده، نائب شود؛ در همه این صُوَر هم حجّ او صحیح است و بنا بر کفایت این‌ها در تحقق شرط اجاره، مستحق اجرت قرار داده شده هم می‏‌باشد.

اگر نائب قبل از اجیر شدن یا بعد از آن، مستطیع شود

«۲۰۸» ۱. اگر نائب قبل از این که عقد اجاره واقع شود، مستطیع بوده، عقد اجاره به جهت عدم قدرت شرعی باطل می‌‏باشد و باید با هزینه خود برای خودش حجّ به‌جا آورد؛ اگر با این فرض نیابت نمود، حکم آن در مسأله ۲۰۶ و ۲۰۷ بیان شد.

«۲۰۹» ۲. اگر نائب بعد از این که عقد اجاره واقع شد، مستطیع شود، عمل به مفاد اجاره لازم است و در سال بعد برای خود حجّ به‌جا می‌آورد. و اگر مباشرت در انجام حج در نظر نبوده، باید برای منوب عنه نائب بگیرد که حج میقاتی انجام دهد، و خودش برای خودش حج به‌جا آورد.

شرایط کسی که از طرف او نیابت صورت می‏‌گیرد

«۲۱۰» ۱. کسی که از طرف او نیابت صورت می‏‌گیرد، باید مسلمان باشد؛ و صحت نیابت از طرف شخص کافر، به احتمال حصول تخفیف عذاب، محل تأمل است؛ و اگر کافر مستطیعی وفات کند و ورثه او مسلمان باشند، واجب نیست برای او نائب بگیرند. و نیابت مؤمن از طرف غیر مؤمن نیز محل تأمّل است.

«۲۱۱» ۲. گذشت که نیابت از طرف شخصی که حج واجب بر عهده اوست و توان انجام حج را دارد، جائز نیست و نیز گذشت که انجام دادن حجّ از طرف کسی که وفات نموده چه حجّ واجب و چه مستحب، و چه با مزد و چه بدون مزد مانعی ندارد؛ و نیز انجام دادن حج مستحبّی از طرف شخص زنده مطلقاً مانعی ندارد.

«۲۱۲» ۳. نیابت از طرف کسی که به سن بلوغ نرسیده و یا شخص دیوانه، مانعی ندارد؛ بلکه اگر حجّ بر عهده شخص دیوانه در حال بهبودیش واجب شده باشد و در حال دیوانگی مرده باشد، واجب است برای او اجیر بگیرند.

نحوه قرارداد نیابت برای حج‏

«۲۱۳» ۱. نیابت هم چنان که با اجاره و نیز به صورت تبرّع و مجانی محقّق می‏شود با «جُعاله»۱  و «شرط ضمن عقد»۲  نیز صحیح است.

«۲۱۴» ۲. اگر در قرارداد قید شده باشد که اجیر شخصاً حجّ به‌جا آورد، یا در قرارداد قید نشده باشد ولی نزد طرفین منصرف به آن باشد، اجیر نمی‏‌تواند دیگری را به جای خود اجیر نماید مگر این که اجازه بگیرد.

تخلّف از مفاد قرارداد نیابت‏

«۲۱۵» ۱. اگر گونه خاصی برای حجّ، در ضمن قرارداد در نظر گرفته شود مثل این که نائب از راه خاصی به حجّ برود وی باید طبق آن عمل نماید، و اگر تخلّف کرد، بر دو گونه است:

«۲۱۶» الف. اگر در نظر گرفتن کیفیت مورد نظر، به گونه شرطیت باشد، یعنی شرطِ معامله باشد، اجیر کننده می‌‏تواند فسخ نماید و اجرت المثل بپردازد، ولی اگر فسخ نکرد، نائب، مستحق تمام اجرت می‌‏باشد.

«۲۱۷» ب. و اگر در نظر گرفتن کیفیت مورد نظر، به گونه جزئیت باشد، یعنی جزء و قسمتی از اعمال بوده، در این صورت نیز اجیر کننده، حقّ فسخ دارد و اجرت متعارف اعمال انجام شده را می‏‌پردازد؛ ولی اگر فسخ نکرد، نائب فقط استحقاق اجرت به اندازه اعمال انجام شده را دارد و نسبت به آن چه که مخالفت کرده حقّی ندارد.

«۲۱۸» ۲. اگر نائب به طور اتّفاقی برای انجام دادن حجّ تمتّع، وقت کافی پیدا ننمود، و به حجّ افراد عدول نمود و بعد از انجام آن عمره مفرده‌‏ای انجام داد، حجّ از عهده منوبٌ عنه برداشته می‏‌شود؛ و اگر نیابت، این بوده که حج از عهده منوب عنه ساقط شود نائب، مستحقِ اجرة المسمّی۳ می‌‏باشد؛ ولی اگر صِرف ساقط شدن حج از عهده میت، مقصود از قرارداد نبوده بلکه انجام دادن اعمال به کیفیت خاص و معهود، مراد از قرارداد باشد، نائب مستحق اجرة المسمّی نیست، بلکه مستحقِ اجرت متعارف اعمال انجام شده است (اجرةالمثل).

اگر نائب وفات کند یا نتواند به حجّ برود

«۲۱۹» ۱. اگر کسی که برای انجام دادن حجّ، نائب شده وفات کند، دو صورت دارد:

الف. اگر نائب بعد از مُحرم شدن و داخل شدن در حرم، وفات نماید، حجّ از عهده شخصی که از طرف او نیابت صورت گرفته شده، ساقط می‏‌شود.
ب. اگر نائب قبل از مُحرم شدن یا قبل از داخل شدن در حرم، وفات نماید، حجّ از عهده منوب عنه ساقط نمی‏‌شود و لازم است دوباره نائب گرفته شود.

«۲۲۰» ۲. هر گاه نائب پس از مُحرم شدن به علت جلوگیری دشمن یا به جهت بیماری نتواند به حجّ برود، حکم او با کسی که می‏‌خواسته از طرف خود حجّ برود و به یکی از این دو علت نتوانسته حجّ برود یکی است که بیان خواهد شد. و اگر اجاره مقید به همان سال بوده فسخ می‏‌شود و از جهت استحقاق اجرت، با توجه به شرایط در نظر گرفته شده در قرارداد، موارد آن مختلف است که مراعات هر موردی به خصوص می‏‌شود؛ و اگر اجاره مقید به همان سال نبوده، حجّ بر عهده او باقی می‏‌ماند و هیچ کدام حق فسخ ندارند.

حکم استحقاق اجرت در فرض وفات نائب‏

اگر نائب در حین اعمال حجّ یا قبل از آن وفات کند:

«۲۲۱» الف. اگر مقصود از قرار داد، این بوده که حجّ از عهده منوب عنه، برداشته شود یعنی ذمّه او فارغ شود و تصریح به پس گیری اجرت در صورت وفات نشده باشد، در این صورت اگر نائب بعد از مُحرم شدن و داخل شدن حرم بمیرد، مستحق تمام اجرت می‌‏باشد، اگر چه تصوّر آنها محقّق شدن فرد کامل بوده است.

«۲۲۲» ب. اگر منظور از قرارداد این بوده که علاوه بر فارغ شدن ذمه منوبٌ عنه، اعمال نیز انجام شود، که در این صورت، نسبت به هر اندازه‏ای که از اعمال انجام داده، مستحق مزد خواهد بود؛ و اگر مقدمات سفر هم داخل قرار داد بوده، بر آنها نیز استحقاق اجرت دارد.

قبول دو نیابت در یک سال‏

«۲۲۳» اگر شخصی برای انجام دادن حجّ در سال مشخصی، اجیر شود، از طرف دیگری برای همان سال، نمی‏‌تواند اجیر شود؛ مگر این که یکی از دو قرارداد به گونه‌‏ای باشد که اختیار واگذاری آن را به دیگری داشته باشد.

تقدیم و تأخیر حج از مفاد قرارداد

«۲۲۴» اگر شخصی جهت حجّ برای سال معین اجیر شود، نمی‏‌تواند تأخیر نماید، ولی اگر حجّ را از سال یاد شده جلوتر انجام داد اظهر صحیح بودن آن است، مگر این که تصریح شده باشد که جلو و عقب به‌جا آورده نشود.

«۲۲۵» و اگر از سال یاد شده حجّ را تأخیر انداخت، حجّ از عهده منوب عنه برداشته می‏‌شود ولی مستحق اجرت نخواهد بود مگر این که منظور از قرار داد، منحلّ به دو چیز شود: یکی اصل انجام شدن حجّ و دیگری حجّ در سال معین، که بعید نیست نائب مستحق اجرت متعارف حجّ باشد.

اگر نائب حجّ خود را فاسد کند یا کفّاره بر او ثابت شود

«۲۲۶» ۱. هر گاه شخصی را برای حجِ واجب یا مستحب اجیر کنند و او حجِ خود را به جماع قبل از مشعر یعنی بعد از خارج شدن از احرام عمره تمتّع و مُحرم شدن برای حج فاسد نماید، واجب است حج را به آخر برساند و سال بعد حج نموده و یک شتر نیز کفّاره بدهد و در حجِ واجب ذمه منوب عنه فارغ نمی‏‌شود، مگر این که نائب حج را به طور صحیح اعاده نماید؛ و اگر نیابت مقید به سال اول نباشد، ظاهر آن است که استحقاق اجرت دارد. و احکام ذکر شده غیر از استحقاق اجرت در حج تبرّعی نیز جاری است.

«۲۲۷» ۲. اگر نائب کاری کند که موجب کفّاره باشد مثلًا در حال احرام زیر سایه برود کفّاره بر عهده خود اوست، چه نیابت به مزد باشد یا تبرّعی و مجّانی.

قربانی در حج نیابی‏

«۲۲۸» گوسفند قربانی بر عهده نائب است مگر آن که در قرارداد شرط شده باشد که پول آن را اجیر کننده بپردازد.

زمان پرداخت اجرت‏

«۲۲۹» وقتی که عقد اجاره بر نیابت واقع شد، اجیر استحقاق اجرت را پیدا می‏‌نماید و مالک آن می‏‌شود ولی زمان پرداخت آن چند حالت دارد:

«۲۳۰» الف. اگر زمان خاصی در ضمن عقد اجاره مشخص شده باشد، پرداخت در آن زمان لازم است.

«۲۳۱» ب. اگر زمان خاصّی مشخص نشده باشد، با توجّه به‏ این که معمولًا باید اجرت دریافت شود تا قدرت بر حجّ داشته باشد، اجیر می‌‏تواند مطالبه اجرت نماید.

«۲۳۲» ج. اگر قرینه یا انصرافی بر هیچ زمانی وجود نداشت، پرداخت اجرت به او تا بعد از تمام شدن اعمال حج واجب نیست.

کم و زیادی اجرت‏

«۲۳۳» هر گاه مبلغی که به عنوان اجرت، معین شده، کمتر از اجرت متعارف باشد، یا به هر دلیل، برای حجّ کافی نباشد، بر اجیر گیرنده واجب نیست کمبود را تدارک نماید؛ مگر این که انصرافی در بین باشد که کمی اجرت به عهده یکی از طرفین باشد.
و اگر مبلغ زیاد بیاید، اجیر گیرنده نمی‌‏تواند زیادی را پس بگیرد، هر چند که بر نائب معین شده، مستحب است زیادی را اگر به علّت صرفه جویی نبوده، پس بدهد.

نیابت یک نفر به جای چند نفر

نیابت یک نفر به جای چند نفر، جهت اعمال حجّ، بر چند گونه است:

«۲۳۴» الف. در حجّ مستحبی جایز است یک نفر به جای چند نفر چه با اجرت و چه بدون آن حجّ نماید.

«۲۳۵» ب. در حجِ واجب، جایز نیست یک نفر از طرف بیش از یک شخص، نیابت نماید و فقط از طرف یک نفر می‏‌تواند حجّ انجام دهد.

«۲۳۶» ج. اگر مثلًا دو نفر نذر نموده باشند که به طور شراکت کسی را برای حجّ بفرستند در این صورت انجام حج از طرف بیش از یک نفر، مانعی ندارد.

نیابت چند نفر از طرف یک نفر

«۲۳۷» انجام دادن حجّ توسّط چند نفر در یک سال از طرف یک نفر، دارای چند صورت است:

«۲۳۸» الف. در حجّ مستحبی مانعی ندارد که چند نفر هر کدام به طور جداگانه برای یک شخص حجّ مستحبی به‌جا آورند.

«۲۳۹» ب. در حجِ واجب اگر چند حجّ بر یک شخص واجب شده باشد، نیابت چند نفر مانعی ندارد، مثل شخصی که وفات کرده یا قدرت بر مباشرت اعمال ندارد و حَجّة الاسلام و حجّ نذری بر عهده‏‌اش باشد.

«۲۴۰» ج: اگر بخواهند برای میت یا زنده غیر متمکن هم حجِ واجب و هم حج مستحبی به‌جا آورند نیز تعدّد نائب مانعی ندارد.

«۲۴۱» د. در حجِ واجب، اجیر نمودن دو نفر به جهت احتیاط، از طرف یک نفر مثل این که احتمال بدهند حجّ یکی از این دو ناقص است، خالی از اشکال نیست مگر به گونه‏‌ای باشد که قصد آنها به حج واجب و مستحب منحلّ باشد.

نیابت در بعضی از اعمال‏ بر اشخاصی که در مکه نباشند یا حاضر باشند ولی متمکنِ از طواف نباشند و لو با حمل نمودن چه به خاطر ناتوانی یا به سبب عذری دیگر، مثل اغما یا مبطون بودن یا مرضی که با آن طهارتش محفوظ نماند، استنابه در طواف واجب است در صورت یأس از بهبودی در وقت آن.

نیت نائب در اعمال حج

«۲۴۲» باید شخصی که از طرف او نیابت انجام می‏‌شود، معین و مشخص باشد و لازم نیست نام او آورده شود اگر چه مستحب است.

 

  • ۱. «جعاله» مثل این که شخصی به دیگری بگوید: اگر برای من یا دیگری حجّ به‌جا آوردی، فلان مبلغ به تو می‏‌دهم.
  • ۲. «شرط ضمن عقد» یعنی این که در زمانی که مثلًا معامله یا عقد ازدواج و .. انجام می‏‌دهند در ضمن آن شرط کنند که حجّ به‌جا آورده شود.
  • ۳. اجرةُ المسمّی، یعنی اجرتی که در قرارداد، مشخص شده و اجرة المثل یعنی اجرتی که برای هر عمل، در عرف در نظر گرفته می‏‌شود.

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها