صفحه اصلی

در حال بارگیری...
بیانات

شاید تا فردا مُردم!

در زمان ما آقایی از علمای اهل تبریز در نجف بود که خودش برای ما نقل کرد و گفت: پولی به ما رسید، خواستیم شب بین طلاب تبریزی تقسیم کنیم، پسر و دامادم گفتند: بگذار برای فردا صبح. گفتم: شاید تا فردا من مُردم. لذا به‌وسیله پسر وداماد و برادر عیالم محله‌هایی را که طلاب تبریزی در آن بودند سه قسمت کردیم، هرکدام به یک قسمت تقسیمی رساندیم و تا صبح تمام کردیم.

در محضر بهجت، ج۲، ص۲۹۵

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها