صفحه اصلی

در حال بارگیری...
احادیث

چهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه‌السلام

امام حسن علیه‌السلام به یکى از فرزندان خود فرمود: اى پسر جانم! با هیچ‌کس برادرى مکن مگر آن‌که بدانى کجاها رفت‌وآمد دارد و چون خوب به این مسئله پى بردى و معاشرت او را پسندیدى، به این شرط با او صمیمانه دوستى کن که در لغزش، گذشت داشته باشید و در سختى، یارى کردن با مال و جان.

١. قِيلَ لَهُ علیه‌السلام مَا الزُّهْدُ؟ قَالَ: الرَّغْبَةُ فِي التَّقْوَى وَ الزَّهَادَةُ فِي الدُّنْيَا. (تحف‌العقول، ص۲۲۵)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: زهد چیست؟ فرمود: دلدادگى به تقوا و دل برگرفتن از دنیا.

 

٢. قِيلَ فَمَا الْحِلْمُ؟ قَالَ: كَظْمُ الْغَيْظِ وَ مِلْكُ النَّفْسِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۵)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: حلم چیست؟ فرمود: فرو خوردن خشم و خویشتن‌دارى.

 

٣. قِيلَ مَا السَّدَادُ؟ قَالَ: دَفْعُ الْمُنْكَرِ بِالْمَعْرُوفِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۵)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: سَداد چیست؟ فرمود: پس‌زدن بدى با خوبى.

 

۴. قِيلَ فَمَا الشَّرَفُ؟ قَالَ: اصْطِنَاعُ الْعَشِيرَةِ وَ حَمْلُ الْجَرِيرَةِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۵)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: شرف چیست؟ فرمود: احسان به طایفه و نزدیکان و به عهده گرفتن خسارت و جرم آنان.

 

۵. قِيلَ فَمَا الْمَجْدُ؟ قَالَ: أَنْ تُعْطِيَ فِي الْغُرْمِ وَ أَنْ تَعْفُوَ عَنِ الْجُرْمِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۵)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: بزرگوارى چیست؟ فرمود: در غرامت، عطابخشى و از جرم، چشم‌پوشى.

 

۶. قِيلَ فَمَا الْمُرُوَّةُ؟ قَالَ: حِفْظُ الدِّينِ وَ إِعْزَازُ النَّفْسِ وَ لِينُ الْكَنَفِ وَ تَعَهُّدُ الصَّنِيعَةِ وَ أَدَاءُ الْحُقُوقِ وَ التَّحَبُّبُ إِلَى النَّاسِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۵)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: مردانگى چیست؟ فرمود: حفظ دین، حفظ عزّت نفس، نرم‌رفتارى، تداوم نیکى، پرداخت حقوق و اظهار دوستى نسبت به مردم.

 

٧. قِيلَ فَمَا الْكَرَمُ؟ قَالَ: الِابْتِدَاءُ بِالْعَطِيَّةِ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ وَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ فِي الْمَحْلِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۵)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: کرم چیست؟ فرمود: بخششِ قبل از خواهش‏ و طعام دادن به مردم در هنگام قحطى.

 

٨. قِيلَ فَمَا الدَّنِيئَةُ؟ قَالَ: النَّظَرُ فِي الْيَسِيرِ وَ مَنْعُ الْحَقِيرِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۵)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: فرومایگى چیست؟ فرمود: خُردبینى و دریغ کردن از اندک.

 

٩. قِيلَ فَمَا اللُّؤْمُ؟ قَالَ: قِلَّةُ النَّدَى وَ أَنْ يُنْطَقَ بِالْخَنَا. (تحف‌العقول، ص۲۲۵)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: پستى چیست؟ فرمود: اندک بخشى و بدوبیراه گفتن.

 

١٠. قِيلَ فَمَا السَّمَاحُ؟ قَالَ: الْبَذْلُ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۵)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: بزرگ‌منشى چیست؟ فرمود: بذل‌وبخشش در خوشى و در سختى.

 

١١. قِيلَ فَمَا الشُّحُّ؟ قَالَ: أَنْ تَرَى مَا فِي يَدَيْكَ شَرَفاً وَ مَا أَنْفَقْتَهُ تَلَفاً. (تحف‌العقول، ص۲۲۵)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: بخل چیست؟ فرمود: آنچه را در دست دارى، مایۀ شرف پندارى و آنچه را انفاق کنى، تلف شده بدانى.

 

١٢. قِيلَ فَمَا الْإِخَاءُ؟ قَالَ: الْإِخَاءُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۵)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: برادرى چیست؟ فرمود: همراهى در سختى و در خوشى.

 

١٣. قِيلَ فَمَا الْجُبْنُ؟ قَالَ: الْجُرْأَةُ عَلَى الصَّدِيقِ وَ النُّكُولُ عَنِ الْعَدُوِّ. (تحف‌العقول، ص۲۲۵)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: ترس چیست؟ فرمود: گستاخى بر دوست و گریز از دشمن.

 

١۴. قِيلَ فَمَا الْغِنَى؟ قَالَ: رِضَا النَّفْسِ بِمَا قُسِمَ لَهَا وَ إِنْ قَلَّ. (تحف‌العقول، ص۲۲۵)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: توانگرى چیست؟ فرمود: خرسندى به روزىِ تقسیم شده که نصیبش شده، هرچند کم بوده باشد.

 

١۵. قِيلَ فَمَا الْفَقْرُ؟ قَالَ: شَرَهُ النَّفْس إِلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ. (تحف‌العقول، ص۲۲۵ و ۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: فقر چیست؟ فرمود: سیرى ناپذیرىِ نفس نسبت به هرچیزى.

 

١۶. قِيلَ فَمَا الْجُودُ؟ قَالَ: بَذْلُ الْمَجْهُودِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: جود چیست؟ فرمود: بخشش دست‌رنج خود.

 

١٧. قِيلَ فَمَا الْكَرَمُ؟ قَالَ: الْحِفَاظُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: کرم چیست؟ فرمود: خویشتن‌بانى در سختى و خوشى.

 

١٨. قِيلَ فَمَا الْجُرْأَةُ؟ قَالَ: مُوَاقَفَةُ الْأَقْرَانِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: دل و جرأت داشتن چیست؟ فرمود: دست‌وپنجه نرم کردن با حریفان هم‌وزن خود.

 

١٩. قِيلَ فَمَا الْمَنَعَةُ؟ قَالَ: شِدَّةُ الْبَأْسِ وَ مُنَازَعَةُ أَعِزَّاءِ النَّاسِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: نیرومندى چیست؟ فرمود: سخت نبرد کردن و ستیزه با پرقدرت‏‌ترین مردمان.

 

٢٠. قِيلَ فَمَا الذُّلُّ؟ قَالَ: الْفَرَقُ عِنْدَ الْمَصْدُوقَةِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: خوارى چیست؟ فرمود: هراس از راستى و اظهار حقیقت.

 

٢١. قِيلَ فَمَا الْخُرْقُ؟ قَالَ: مُنَاوَأَتُكَ أَمِيرَكَ وَ مَنْ يَقْدِرُ عَلَى ضُرِّكَ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: کج‏فهمى چیست؟ فرمود: مبارزه با فرماندۀ خود و آن کس که مى‏‌تواند به تو زیان رساند.

 

٢٢. قِيلَ فَمَا السَّنَاءُ؟ قَالَ: إِتْيَانُ الْجَمِيلِ وَ تَرْكُ الْقَبِيحِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: جلال و شکوه چیست؟ فرمود: انجام کار نیک و ترک کار زشت.

 

٢٣. قِيلَ فَمَا الْحَزْمُ؟ قَالَ: طُولُ الْأَنَاةِ وَ الرِّفْقُ بِالْوُلَاةِ وَ الِاحْتِرَاسُ مِنْ جَمِيعِ النَّاسِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: دوراندیشى چیست؟ فرمود: صبر طولانى و مدارا با کارگزاران و هوشیارى نسبت به تمام [ترفندهاى‏] مردم.

 

٢۴. قِيلَ فَمَا الشَّرَفُ؟ قَالَ: مُوَافَقَةُ الْإِخْوَانِ وَ حِفْظُ الْجِيرَانِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: شرف چیست؟ فرمود: همراهى با برادران و حفاظت از همسایگان‏.

 

٢۵. قِيلَ فَمَا الْحِرْمَانُ؟ قَالَ: تَرْكُكَ حَظَّكَ وَ قَدْ عَرَضَ عَلَيْكَ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: محرومیت چیست؟ فرمود: از دست دادن بهره‏‌اى که به تو عرضه شده بود.

 

٢۶. قِيلَ فَمَا السَّفَهُ؟ قَالَ: اتِّبَاعُ الدُّنَاةِ وَ مُصَاحَبَةُ الْغُوَاةِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: سبک‌سرى چیست؟ فرمود: پیروى از فرومایگان و هم‌نشینى با گمراهان.

 

٢٧. قِيلَ فَمَا الْعِيُّ؟ قَالَ: الْعَبَثُ بِاللِّحْيَةِ وَ كَثْرَةُ التَّنَحْنُحِ عِنْدَ الْمَنْطِقِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: درماندگى در سخن چیست؟ فرمود: با ریش خود بازى کردن و بسیار سینه صاف کردن هنگام سخن گفتن.

 

٢٨. قِيلَ فَمَا الشَّجَاعَةُ؟ قَالَ: مُوَافَقَةُ [مُوَاقَفَةُ] الْأَقْرَانِ وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الطِّعَانِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: شجاعت چیست؟ فرمود: دست‌وپنجه نرم کردن با حریفان هم‌وزن خود و شکیبایى به هنگام شنیدن سخن نیش‏دار.

 

٢٩. قِيلَ فَمَا الْكُلْفَةُ؟ قَالَ: كَلَامُكَ فِيمَا لَا يَعْنِيكَ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

سؤال شد: به زحمت افتادن چیست؟ فرمود: اظهار نظر در امورى که به تو مربوط نیست.

 

٣٠. قِيلَ وَ مَا السَّفَاهُ؟ قَالَ: الْأَحْمَقُ فِي مَالِهِ الْمُتَهَاوِنُ بِعِرْضِهِ. (تحف‌العقول، ص۲۲۶)

از امام حسن علیه‌السلام سؤال شد: سبک‌سرى چیست؟ فرمود: احمقانه از دست دادن مال و بى‏‌اعتنایى نسبت به آبروى خویش.

 

٣١. قَالَ علیه‌السلام: مَا تَشَاوَرَ قَوْمٌ إِلَّا هُدُوا إِلَى رُشْدِهِمْ. (تحف‌العقول، ص۲۳۳)

امام حسن علیه‌السلام فرمود: هیچ مردمى با هم به مشورت نپردازند، مگر آن‌که به راه درست رهنمون شوند.

 

٣٢. قَالَ علیه‌السلام: اللُّؤْمُ أَنْ لَا تَشْكُرَ النِّعْمَةَ. (تحف‌العقول، ص۲۳۳)

امام حسن علیه‌السلام فرمود: فرومایگى این است که شکر نعمت به‌جا نیاورى.

 

٣٣. قَالَ علیه‌السلام لِبَعْضِ وُلْدِهِ: يَا بُنَيَّ لَا تُؤَاخِ أَحَداً حَتَّى تَعْرِفَ مَوَارِدَهُ وَ مَصَادِرَهُ فَإِذَا اسْتَنْبَطْتَ الْخِبْرَةَ وَ رَضِيتَ الْعِشْرَةَ فَآخِهِ عَلَى إِقَالَةِ الْعَثْرَةِ وَ الْمُوَاسَاةِ فِي الْعُسْرَةِ. (تحف‌العقول، ص۲۳۳)

امام حسن علیه‌السلام به یکى از فرزندان خود فرمود: اى پسر جانم! با هیچ‌کس برادرى مکن مگر آن‌که بدانى کجاها رفت‌وآمد دارد و چون خوب به این مسئله پى بردى و معاشرت او را پسندیدى، به این شرط با او صمیمانه دوستى کن که در لغزش، گذشت داشته باشید و در سختى، یارى کردن با مال و جان.

 

٣۴. قَالَ علیه‌السلام: لَا تُجَاهِدِ الطَّلَبَ جِهَادَ الْغَالِبِ وَ لَا تَتَّكِلْ عَلَى الْقَدَرِ اتِّكَالَ الْمُسْتَسْلِمِ. (تحف‌العقول، ص۲۳۳)

امام حسن علیه‌السلام فرمود: در طلب روزى مانند کسى که براى پیروزى پیکار مى‏‌کند، مکوش و به تقدیر نیز چندان تکیه مکن که مانند شخص تسلیم‌شده، هیچ تلاشى نکنى‏.

 

٣۵. قَالَ علیه‌السلام: الْقَرِيبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إِنْ بَعُدَ نَسَبُهُ وَ الْبَعِيدُ مَنْ بَاعَدَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إِنْ قَرُبَ نَسَبُهُ لَا شَيْ‏ءَ أَقْرَبُ مِنْ يَدٍ إِلَى جَسَدٍ وَ إِنَّ الْيَدَ تُفَلُّ فَتُقْطَعُ وَ تُحْسَمُ. (تحف‌العقول، ص۲۳۳)

امام حسن علیه‌السلام فرمود: خویشاوند کسى است که محبّت، او را نزدیک کرده، گرچه نسَب او دور باشد و بیگانه کسى است که از دوستى به دور است، گرچه نسبش نزدیک باشد. چیزى از دست به تن نزدیک‌تر نیست، درحالى‌که همین دست اگر بشکند و فاسد گردد، آن را مى‏‌برند و داغ مى‏‌کنند.

 

٣۶. قَالَ علیه‌السلام: مَنِ اتَّكَلَ عَلَى حُسْنِ الِاخْتِيَارِ مِنَ اللَّهِ لَهُ لَمْ يَتَمَنَّ أَنَّهُ فِي غَيْرِ الْحَالِ الَّتِي اخْتَارَهَا اللَّهُ لَهُ. (تحف‌العقول، ص۲۳۴)

امام حسن علیه‌السلام فرمود: هرکه به حُسن انتخاب خداوند اعتماد نماید، آرزو نمى‏‌کند در غیر حال و وضعى قرار گیرد که خدا برایش انتخاب کرده است.

 

٣٧. قَالَ علیه‌السلام: الْعَارُ أَهْوَنُ مِنَ النَّارِ. (تحف‌العقول، ص۲۳۴)

امام حسن علیه‌السلام فرمود: شرمسارى [در دنیا] آسان‌تر از دوزخ رفتن است.

 

٣٨. قَالَ علیه‌السلام: الْخَيْرُ الَّذِي لَا شَرَّ فِيهِ الشُّكْرُ مَعَ النِّعْمَةِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّازِلَةِ. (تحف‌العقول، ص۲۳۴)

امام حسن علیه‌السلام فرمود: خیرى که شر ندارد، شکر بر نعمت و صبر بر ناگواری‌هاست.

 

٣٩. قَالَ علیه‌السلام لِرَجُلٍ أَبَلَّ مِنْ عِلَّةٍ: إِنَّ اللَّهَ قَدْ ذَكَرَكَ فَاذْكُرْهُ وَ أَقَالَكَ فَاشْكُرْهُ. (تحف‌العقول، ص۲۳۴)

امام حسن علیه‌السلام به مردى که از بیمارى بهبود یافته بود فرمود: همانا خدایت تو را یاد کرد، تو نیز خدا را یاد کن و از تو گذشت نمود، تو نیز سپاس‌گزارش باش.

 

۴٠. قَالَ علیه‌السلام: مَا أَعْرِفُ أَحَداً إِلَّا وَ هُوَ أَحْمَقُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ رَبِّهِ. (تحف‌العقول، ص۲۳۴)

امام حسن علیه‌السلام فرمود: من هیچ‌کس را نمى‏‌شناسم مگر آن که میان خود و پروردگارش حماقتى نشان مى‏‌دهد.

 

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها