خلیل١، یک شخص عجیب و غریبی بوده است. در [بین] سنی و شیعه، مثل این ادیب پیدا نشده است، هیچ. [از او سؤال کردند:] مَا الدَليلُ عَلي أنّ عَليًّا إمامُ الكُل فِي الكُل؟ قَال: إفتِقارُ الكُل إليهِ فِي الكُل، وَ غِناهُ عَن الكُل فِي الكُل ...
پیرمردی بود، من خودم دیدم او را -شاید هم اصالتاً نزدیک به محل ما بود، شمالی بود-، گفت: داشتم میخوابیدم، دیدم غلغلهای برپاست. گفتم: چه غلغلهای هست؟
[صدایی] گفت: «زعفر جنی، همان که آمده بود برای یاری امام حسین علیهالسلام، حالا وفات کرده است».
این را هم از پیرمردهای زمان خودمان از اساتید در نجف ش...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
روز عید غدیر، شاید اینجور باشد که سه روز را عید قرار دادهاند. شاید در همانجا -در غدیر خم- هم سه روز توقف کرده بودند. این را دیگر به طور یقین یادم نیست.
بالاخره یک [واقعه] عجیب غریبی [بود]، که خدا میداند؛ «وَ لَمْ أَرَ مِثْلَ ذَاكَ الْيَوْمِ يَوْماً / وَ لَمْ أَرَ مِثْلَ...
زوجهایی که از نعمت داشتن فرزند محروم هستند، همواره بهدنبال راهی برای حل این مسئلهاند. جدا از راهکارها و درمانهای طبی و پزشکی، ادعیه و روایات متعددی برای بچهدار شدن توصیه شده است.
در این میان حضرت آیتالله بهجت به زوجهایی که برای رفع این مشکل به ایشان مراجعه میکردند، انجام سه دستورالعمل ویژه ...
میگویند حضرت رضا سلاماللهعلیه، از مریضی که محتضَر بوده، عیادت کرد. اطراف مریض، کسانی بودند که گریه میکردند. گریه میکردند که این [شخص]، دوست ما بود، آدم مؤمنی بود و... که دارد وفات میکند. حضرت لبخندی زد. آمدند بیرون. [به حضرت] عرض کردند: چه مناسبتی داشت [که] دوستانش همه گریه میکردند و شما لبخن...
برای عمل چطور؟ [باید چه کار کرد؟] آدم باید اختیاراً آن چیزی را که میداند، [عمل] بکند دیگر؛ زیر پا نگذارد؛ [چون] پشیمان میشود. آن چیزی را [هم] که نمیداند، به اینوآن نگاه نکند؛ [بلکه] به دفتر [شرع] نگاه کند. [اگر] باز هم ندانست، توقف و احتیاط کند تا روشن شود....
سؤال کردند از ابنحنبل [که] افضل صحابه کیست؟ یک کسی را گفت ـ نمیدانم چه کسی را ـ گفت: چرا علی علیهالسلام را نگفتی؟ تو که به علی اخلاص داشتی. [ابنحنبل] گفت: شما از «صحابه» سؤال کردی. علی از صحابه نیست؛ علی علیهالسلام نفس پیغمبر است؛ جان پیغمبر است؛ روح پیغمبر است. او از صحابه است [تا] حکمی که برا...
آن راه راست، که هیچ قیدی در آن نیست، راه توحید است. آن، مرتکَز(مستقر) است در اذهان هر ذاهنی (انسان باهوش و زیرک). بنابراین فطرت، مطبوعیت (لطافت) دارد و فطرت، اسلام است؛ چون هیچ قیدی در آن نیست. چون راه راستِ به قول مطلق، اسلام است. دین حق یعنی بلِا محذور (بدون مانع) و بلا شرط و بلا قید، همان اسلام ا...