صفحه اصلی

در حال بارگیری...

نجـاسـات

«١٢٠» عرق جنب از حرام نجس نیست، ولی بنابر اظهر و احوط با بدن یا لباسی که به آن آلوده شده تا خشک نشده است، نماز نخوانند.

«١٢١» اگر در زمانی که نزدیکی با زن حرام است (مثلاً در روزه ماه رمضان یا در حال حیض) با زن خود نزدیکی کند، در صورتی که عرق او خشک نشده و اگر وظیفه‌اش تیمم باشد تیمم نکرده، بنابر احتیاط واجب باید از عرق خود، در حال نماز، اجتناب نماید. و اگر تیمم کرده، بنابر اظهر اجتناب از عرقی که بعد از تیمم فوق حاصل شده، حتی اگر خشک نشده باشد، لازم نیست.

«١٢٢» اگر جنب از حرام، بدون عذر به جای غسل، تیمم نماید و بعد از تیمم عرق کند، بنابر احتیاط واجب باید از عرق خود در حال نماز اجتناب نماید.

«١٢٣» اگر کسی از حرام جنب شود و بعد با حلال خود نزدیکی کند باید از عرق خود اجتناب کند؛ و اگر اول با حلال نزدیکی کند و سپس از حرام جنب شود، می‌تواند با آن نماز بخواند.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2551 | پیوند ثابت

«١٢۴» عرق شتر نجاست‌خوار بنابر اظهر پاک است، اگرچه احتیاط مستحب در اجتناب است. ولی اگر حیوانات دیگر نجاست‌خوار شوند، اجتناب از عرق آنها لازم نیست.

«راه ثابت شدن نجاست»

«١٢۵» نجاست هر چیز از سه راه ثابت می‌شود:

١ ـ آنکه خود انسان یقین یا ظن اطمینان‌آور پیدا کند که چیزی نجس است، وگرنه لازم نیست از آن اجتناب نماید. بنابراین در قهوه‌خانه و مهمان‌خانه‌هایی که مردمان بی‌مبالات و کسانی که پاکی و نجسی را مراعات نمی‌کنند، در آنها غذا می‌خورند، اگر انسان یقین نداشته باشد غذایی را که برای او آورده‌اند نجس است، غذا خوردن اشکال ندارد.  

٢ ـ کسی که چیزی در اختیار اوست بگوید آن چیز نجس است و از گفته او اطمینان حاصل گردد، مثلاً همسر یا خدمتکار بگوید ظرف یا چیز دیگری که در اختیار اوست نجس می‌باشد.

٣ ـ آنکه دو مرد عادل بگویند چیزی نجس است، و همچنین اگر یک نفر عادل هم بگوید چیزی نجس است بنابر احتیاط واجب باید از آن اجتناب کرد.

«١٢۶» اگر به‌واسطه ندانستن مسئله، نجس بودن و پاک بودن چیزی را نداند، مثلاً نداند عرق جنب از حرام پاک است یا نه، باید مسئله را بپرسد یا احتیاط نماید، ولی اگر با اینکه مسئله را می‌داند، در چیزی شک کند که پاک است یا نه، مثلاً شک کند که آن چیز خون است یا نه یا نداند که خون پشه است یا خون انسان، پاک می‌باشد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2552 | پیوند ثابت

«١٢٧» اگر چیز پاک به نجس برسد و هر دو یا یکی از آنها به‌طوری تَر باشد که تری یکی به دیگری برسد، چیز پاک نجس می‌شود. و اگر تری به‌قدری کم باشد که به دیگری نرسد، چیزی که پاک بوده نجس نمی‌شود. ولی اگر دست انسان به بدن میتی که هنوز او را غسل نداده‌اند برسد، اگرچه بدن میت خشک باشد، احتیاط در این است که دست را بشوید.

«١٢٨» اگر چیز پاکی به نجس برسد و انسان شک کند که هر دو یا یکی از آنها تر بوده یا نه، آن چیز پاک، نجس نمی‌شود.

«١٢٩» دو چیزی که انسان نمی‌داند کدام پاک و کدام نجس است، اگر چیز پاکی با رطوبت به یکی از آنها برسد نجس نمی‌شود؛ ولی اگر یکی از آنها قبلاً نجس بوده و انسان نداند پاک شده یا نه، چنانچه چیز پاکی با رطوبت به آن برسد، نجس می‌شود.

«١٣٠» زمین و پارچه و مانند اینها اگر رطوبت داشته باشد، هر قسمتی که نجاست به آن برسد نجس می‌شود و جاهای دیگر آن پاک است و همچنین است خیار و خربزه و مانند اینها.

«١٣١» هرگاه شیره و روغن، مایع باشد به‌طوری‌که اگر قدری از آن برداشته شود، جای آن پُر می‌شود، همین که یک نقطه از آن نجس شد، تمام آن نجس می‌شود. ولی اگر مایع نباشد و یا اینکه مایع باشد، ولی نجاست به جای دیگر سرایت نکند نجس نمی‌شود.

«١٣٢» اگر مگس یا حیوانی مانند آن، روی چیز نجسی که تر است بنشیند و بعد روی چیز پاکی که آن هم تر است بنشیند، چنانچه انسان بداند نجاست همراه آن حیوان بوده، چیز پاک نجس می‌شود و اگر نداند پاک است.

«١٣٣» اگر جایی از بدن که عرق دارد نجس شود و عرق از آنجا به جای دیگر برود، هر جا که عرق نجس به آن برسد نجس می‌شود، و اگر عرق به جای دیگر نرود جاهای دیگر بدن پاک است.

«١٣۴» اخلاطی که از بینی یا گلو می‌آید، اگر خون داشته باشد، جایی که خون دارد نجس و بقیه آن پاک است؛ پس اگر به بیرون دهان یا بینی برسد، مقداری را که انسان یقین دارد جای نجسِ اخلاط به آن رسیده نجس است و محلی را که شک دارد جای نجس به آن رسیده یا نه، پاک می‌باشد.

«١٣۵» اگر آفتابه‌ای را که ته آن سوراخ است روی زمین نجس بگذارند، چنانچه آب طوری زیر آن جمع گردد که با آب آفتابه یکی حساب شود، آب آفتابه نجس می‌شود، ولی اگر آب آفتابه از داخل به بیرون با فشار جریان داشته باشد یا احتمال برود که نجاست بیرون به داخل سرایت نمی‌کند، حتی اگر سطح آب بیرون و داخل مساوی هم باشد، آب آفتابه نجس نمی‌شود.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2553 | پیوند ثابت

«١٣۶» نجس کردن خط و ورق قرآن حرام است، و اگر نجس شود باید فوراً آن را آب بکشند.

«١٣٧» اگر جلد قرآن نجس شود، در صورتی که نجس شدن موجب بی‌احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.

«١٣٨» گذاشتن قرآن روی عین نجس، مانند خون و مردار، اگرچه آن عین نجس خشک باشد، حرام است و برداشتن قرآن از روی آن واجب می‌باشد.

«١٣٩» نوشتن قرآن با مرکّب نجس، اگرچه یک حرف آن باشد، حرام است و اگر نوشته شود باید آن را آب بکشند، یا به‌وسیله تراشیدن و مانند آن، کاری کنند که عین مرکب نجس از بین برود و ورق متنجس به آن، آب کشیده شود.

«١۴٠» احتیاط واجب آن است که از دادن قرآن به کافر خودداری کنند و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند.

«١۴١» اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است، مثل کاغذی که اسم خدا یا پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله یا امام علیه‌السلام بر آن نوشته شده، در مستراح بیفتد، بیرون آوردن و آب کشیدن آن اگرچه خرج داشته باشد بر کسی که آن را انداخته واجب است و اگر او این کار را نکرد یا نتوانست انجام دهد، بر دیگران واجب می‌شود و خرج آن از بیت‌المال داده می‌شود. و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد، کسانی که مطلع هستند نباید به آن مستراح بروند تا یقین کنند آن ورق پوسیده شده است. ولی وجوب اعلام، محل تأمل است. و همچنین اگر تُربت در مستراح بیفتد و بیرون آوردن آن ممکن نباشد، تا وقتی یقین نکرده‌اند که کاملاً از بین رفته، نباید به آن مستراح بروند.

«١۴٢» خوردن و آشامیدن چیز نجس حرام است و نیز خورانیدن عین نجس به اطفال در صورتی که ضرر داشته باشد، حرام می‌باشد، بلکه اگر ضرر هم نداشته باشد بنابر احتیاط واجب باید از آن خودداری کنند؛ و همچنین است چیزهایی که پاک است، ولی خوردنش حرام است، بنابر احتیاط. ولی خوراندن غذاهایی که نجس شده است به طفل حرام نیست، امّا احتیاط مستحب در اجتناب است.

«١۴٣» فروختن و عاریه دادن چیز نجسی که می‌شود آن را آب کشید، اگر نجس بودن آن را به طرف نگویند، اشکال ندارد، ولی چنانچه انسان بداند که عاریه گیرنده یا خریدار آن را در خوردن و آشامیدن استعمال می‌کند باید نجاستش را به آنها بگوید. و اگر بداند که آن را در کار حرامی استعمال می‌کند، اصل فروختن یا عاریه دادن محل اشکال است.

«١۴۴» اگر انسان ببیند کسی چیز نجسی را می‌خورد یا با لباس نجس نماز می‌خواند، لازم نیست به او بگوید مگر اینکه با او طوری معاشرت داشته باشد که اگر نگوید لوازم مشترک بین آن دو نجس خواهد شد.

«١۴۵» اگر جایی از خانه یا فرش کسی نجس باشد و ببیند بدن یا لباس یا چیز دیگر کسانی که وارد خانه او می‌شوند با رطوبت به جای نجس رسیده است، لازم نیست به آنان بگوید مگر اینکه مثل مسئله فوق با آنها معاشرت داشته باشد.

«١۴۶» اگر صاحب‌خانه در بین غذا خوردن بفهمد غذا نجس است، باید به مهمان‌ها بگوید. اما اگر یکی از مهمان‌ها بفهمد، لازم نیست به دیگران خبر دهد، ولی چنانچه طوری با آنان معاشرت دارد که می‌داند به‌واسطه نگفتن، لوازم خود او هم نجس می‌شود، باید بعد از غذا به آنان بگوید.

«١۴٧» چیز نجسی که انسان شک دارد پاک شده یا نه، نجس است و چیز پاک را اگر شک کند نجس شده یا نه، پاک است. و اگرچه بتواند نجس بودن یا پاک بودن آن را بفهمد لازم نیست جست‌وجو کند.

«١۴٨» اگر بداند یکی از دو ظرف یا دو لباس که از هر دو استفاده می‌کند، نجس شده و نداند کدام است، باید از هر دو اجتناب کند.

«١۴٩» اگر چیزی را که عاریه گرفته نجس شود، اگر بداند که صاحبش آن چیز را در خوردن و آشامیدن استعمال می‌کند، واجب است به او بگوید.

«١۵٠» بچه ممیزی که خوب و بد را می‌فهمد، اگرچه زمان تکلیفش هم نزدیک باشد، اگر بگوید چیزی را آب کشیدم، باید دوباره آن را آب کشید، مگر اینکه انسان بداند آن را درست آب کشیده است، ولی اگر بگوید چیزی که در اختیار اوست نجس است، احتیاط واجب آن است که از آن اجتناب کنند.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2554 | پیوند ثابت

١ ـ بول   ٢ ـ غائط   ٣ ـ مَنی   ۴ ـ مردار ۵ ـ خون ۶ و ٧: سگ و خوک   ٨ ـ کافر   ٩ ـ شراب ١٠ ـ فُقّاع
و مسائل مربوط به عرق جنب از حرام و عرق شتر نجاست‌خوار نیز در ادامه همین مسائل خواهد آمد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2542 | پیوند ثابت

«٨٨» بول و غائط انسان و هر حیوان حرام‌گوشتی که خون جهنده دارد (یعنی اگر رگ آن را ببرند، خون از آن جستن می‌کند) نجس است. و بنابر احتیاط از بول و غائط حیوان حرام‌گوشتی که خون جهنده ندارد در صورتی که عُسر و حرَج لازم نمی‌آید اجتناب نمایند. ولی فضله حیوانات کوچک مثل پشه و مگس که گوشت ندارند پاک است.

«٨٩» فضله پرندگان حرام‌گوشت نجس است و فضله خفاش بنابر احتیاط نجس است.

«٩٠» بول و غائط حیوان نجاست‌خوار که عادت به خوردنِ فقط نجاست انسان بدون اختلاط به چیز دیگری، پیدا کرده، تا زمانی که استبراء نشده است نجس است. و نیز حیوانی که انسان آن را وَطْی کرده، یعنی با آن نزدیکی نموده، و گوسفندی که گوشت آن از خوردن شیر خوک روئیده شده است، ممکن است ملحق به نجاست‌خوار باشد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2543 | پیوند ثابت

«٩١» مَنی حیوانی که خون جهنده دارد، نجس است.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2544 | پیوند ثابت

«٩٢» مردار حیوانی که خون جهنده دارد، نجس است، چه خودش مرده باشد، یا به غیر دستوری که در شرع معین شده آن را کشته باشند. و ماهی چون خون جهنده ندارد، اگرچه در آب بمیرد پاک است.

«٩٣» چیزهایی از مردار مثل پشم، مو، کرک، استخوان و دندان که روح ندارند، پاک می‌باشند.

«٩۴» اگر از بدن انسان یا حیوانی که خون جهنده دارد، درحالی‌که زنده است گوشت یا چیز دیگری را که روح دارد جدا کنند، نجس است.

«٩۵» پوست‌های مختصر لب و جاهای دیگر بدن که موقع افتادنشان رسیده، اگرچه آنها را بِکَنند پاک است، ولی بنابر احتیاط واجب باید از پوستی که موقع افتادنش نرسیده و آن را کنده‌اند اجتناب نمایند.

«٩۶» تخم مرغی که از شکم مرغ مرده بیرون می‌آید، پاک است و بنابر احتیاط باید پوست روی آن سفت شده باشد، ولی ظاهر آن را باید آب کشید.

«٩٧» اگر برّه و بزغاله پیش از آنکه علف‌خوار شوند بمیرند، پنیر مایه‌ای که در شیردان آنها می‌باشد پاک است، ولی ظاهر آن را باید آب کشید.

«٩٨» دواجات مایع، عطر، روغن، واکس و صابونی که از کشورهای غیر اسلامی می‌آورند، اگر انسان یقین به نجاست آنها نداشته باشد پاک است.

«٩٩» گوشت و پیه و چرمی که در بازار مسلمانان فروخته می‌شود، پاک است و همچنین است اگر یکی از اینها در دست مسلمان باشد؛ ولی اگر بدانند آن مسلمان از کافر گرفته و رسیدگی نکرده که از حیوانی است که به دستور شرع کشته شده یا نه، نجس می‌باشد.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2545 | پیوند ثابت

«١٠٠» خون انسان و هر حیوانی که خون جهنده دارد ـ یعنی حیوانی که اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن می‌کند ـ نجس است، پس خون حیوانی که مانند ماهی و پشه خون جهنده ندارد، پاک می‌باشد.

«١٠١» اگر حیوان حلال‌گوشت را به دستوری که در شرع معین شده بکشند و خون آن به مقدار معمول بیرون آید، خونی که در بدنش می‌ماند پاک است؛ ولی اگر به علت نفس کشیدن یا به‌واسطه اینکه سر حیوان در جای بلندی بوده خون به بدن حیوان برگردد، آن خون نجس است و همچنین چیزی که با آن خون ملاقات کند آن هم نجس است.

«١٠٢» از خونی که در تخم مرغ می‌باشد، بنابر احتیاط باید اجتناب کرد، ولی اگر خون در زرده باشد سفیده پاک است و اگر در سفیده باشد زرده پاک است.

«١٠٣» خونی که هنگام دوشیدن شیر دیده می‌شود نجس است و شیر را نجس می‌کند.

«١٠۴» خونی که از لای دندان‌ها می‌آید، اگر به‌واسطه مخلوط شدن با آب دهان از بین برود پاک است.

«١٠۵» خونی که به‌واسطه کوبیده شدن، زیر ناخن یا زیر پوست می‌میرد، اگر طوری شود که دیگر به آن خون نگویند پاک است، و اگر به آن خون بگویند نجس است. و در صورتی که ناخن یا پوست سوراخ شود، اگر مشقت ندارد باید برای وضو و غسل، خون را بیرون آورند و اگرمشقت دارد باید اطراف آن را به‌طوری‌که نجاست زیاد نشود، بشویند و پارچه یا چیزی مثل پارچه بر آن بگذارند و رویش دستِ تر بکشند، همان طوری که وضو یا غسل جبیره‌ای می‌نمایند.

«١٠۶» اگر انسان نداند که زیر پوست، خون مرده یا گوشت به‌واسطه کوبیده شدن به آن حالت درآمده، پاک است.

«١٠٧» اگر موقع جوشیدن غذا ذره‌ای خون در آن بیفتد، تمام غذا و ظرف آن نجس می‌شود؛ و جوشیدن و حرارت و آتش، پاک‌کننده آن نیست.

«١٠٨» زردابه‌ای که درحال بهبودی زخم در اطراف آن پیدا می‌شود، اگر معلوم نباشد که با خون مخلوط است و به آن خون زرد نیز نگویند، پاک است؛ اما اگر قبلاً می‌دانستیم خون بوده، ولی حالا شک در خون بودن آن داشته باشیم، نجس است.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2546 | پیوند ثابت

«١٠٩» سگ و خوکی که درخشکی زندگی می‌کنند، همه اجزاء، حتی مو، استخوان، پنجه، ناخن و رطوبت آنها، نجس است؛ ولی سگ و خوک دریایی پاک است.

کتاب: توضیح‌المسائل | شناسه: 2547 | پیوند ثابت

آخرین مطالب

نمایه‌ها

فیلم ها